7 اثر از جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار ابوالقاسم فردوسی / شاهنامه ابوالقاسم فردوسی / جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب در شاهنامه

جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی

1 چو خورشید برزد سر از برج گاو ز هامون برآمد خروش چکاو

2 تبیره برآمد ز هر دو سرای همان ناله بوق با کرنای

3 ز گردان شمشیرزن سی هزار بیاورد جهن از در کارزار

4 چو خسرو بر آن گونه بر دیدشان بفرمود تا قارن کاویان

1 چو روشن شد آن چادر لاژورد جهان شد به کردار یاقوت زرد

2 نشست از بر اسب جنگی پشنگ ز باد جوانی سرش پر ز جنگ

3 به  جوشن بپوشید روشن برش ز آهن کلاه کیان بر سرش

4 درفشش یکی ترک جنگی به چنگ خرامان بیامد به سان پلنگ

1 چو خورشید برزد سر از برج گاو ز هامون برآمد خروش چکاو

2 تبیره برآمد ز هر دو سرای همان ناله بوق با کرنای

3 ز گردان شمشیرزن سی هزار بیاورد جهن از در کارزار

4 چو خسرو بر آن گونه بر دیدشان بفرمود تا قارن کاویان

1 چو نیمی ز تیره شب اندر گذشت سپهر از بر کوه ساکن بگشت

2 سپهدار ترکان بنه بر نهاد سپه را همه ترگ و جوشن بداد

3 طلایه بفرمود تا ده هزار بود ترک برگستوان ور سوار

4 چنین گفت با لشکر افراسیاب که من چون گذر یابم از رود آب

1 وز آن سوی گنگ اندر افراسیاب به رخشنده روز و به هنگام خواب

2 همی گفت با هرکه بد کاردان بزرگان بیدار و بسیاردان

3 که اکنون که دشمن به بالین رسید به گنگ اندرون چون توان آرمید

4 همه برگشادند گویا زبان که اکنون که نزدیک شد بد گمان

1 بفرمود تا پیش او شد دبیر بیاورد قرطاس و مشک و عبیر

2 نبشتند نامه به کاووس شاه چنانچون سزا بود زان رزمگاه

3 سر نامه کرد از نخست آفرین ستایش سزای جهان آفرین

4 دگر گفت شاه جهانبان من پدروار لرزیده بر جان من

1 وز آن سوی گنگ اندر افراسیاب به رخشنده روز و به هنگام خواب

2 همی گفت با هرکه بد کاردان بزرگان بیدار و بسیاردان

3 که اکنون که دشمن به بالین رسید به گنگ اندرون چون توان آرمید

4 همه برگشادند گویا زبان که اکنون که نزدیک شد بد گمان

1 دو هفته بر این گونه شادان بزیست که داند که فردا دل‌افروز کیست

2 سیم هفته کیخسرو آمد به گنگ شنید آن غو نای و آوای چنگ

3 بخندید و برگشت گرد حصار بماند اندر آن گردش روزگار

4 چنین گفت کان کو چنین باره کرد نه از بهر پیکار پتیاره کرد

1 دگر روز چون خور برآمد ز راغ نهاد از بر چرخ زرین چراغ

2 خروشی برآمد بلند از حصار پر اندیشه شد زان سخن شهریار

3 همانگه در دژ گشادند باز برهنه شد از روی پوشیده راز

4 بیامد ز دژ جهن باده سوار خردمند و بادانش و مایه دار

1 چو از جهن پیغام بشنید شاه همی کرد خندان بدو بر نگاه

2 به پاسخ چنین گفت کای رزمجوی شنیدیم سر تا سر این گفت و گوی

3 نخست آن که کردی مرا آفرین همان باد بر تخت و تاج و نگین

4 درودی که دادی ز افراسیاب بگفتی که او کرد مژگان پر آب

آثار ابوالقاسم فردوسی

7 اثر از جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر جنگ بزرگ کیخسرو با افراسیاب در شاهنامه ابوالقاسم فردوسی شعر مورد نظر پیدا کنید.