دل من همی جست پیوسته از فرخی سیستانی قصیده 198
1. دل من همی جست پیوسته یاری
که خوش بگذراند بدو روزگاری
...
1. دل من همی جست پیوسته یاری
که خوش بگذراند بدو روزگاری
...
1. ای باد بهاری خبر از یار چه داری
پیغام گل سرخ سوی باده کی آری
...
1. دل من خواهی و اندوه دل من نبری
اینت بیرحمی و بیمهری و بیداد گری
...
1. گر مرا از تو به سه بوسه نباشد نظری
اندرین شهر زمن نیز نیابی خبری
...
1. ای ابر بهمنی که به چشم من اندری
تن زن زمانکی و بیاسای و کم گری
...
1. دلم مهربان گشت بر مهربانی
کشی دلکشی خوش لبی خوش زبانی
...
1. مرا دلیست گروگان عشق چندین جای
عجب تر از دل من دل نیافریده خدای
...
1. دوش همه شب همی گریست به زاری
ماه من آن ترک خوبروی حصاری
...
1. مهرگان رسم عجم داشت به پای
جشن اوبود چو چشم اندربای
...
1. هزار منت بر ما فریضه کرد خدای
که شاد کرد دل مابه میر بارخدای
...
1. باغیست دلفروز و سراییست دلگشای
فرخنده بادبر ملک این باغ و این سرای
...