بیشتر سبب هلاک از عینالقضات همدانی لوایح 109
1. بیشتر سبب هلاک عاشق درین راه از افشاء سر معشوق است زیرا که در عالم طریقت اِفشاءُ سِرِ الرُّبوبیِة کُفْرُ ثابت است و کفر بعد از ایمان بغیرت معشوق ارتداد بود و ارتداد موجب قتل مَنْ بَدّلُ دینَهُ فاَّقْتُلوُهُ شبلی قدس اللّهُ روحه گفت در آن روز که حسین منصور را قدس اللّه روحَهُ بباب الطاف آن جلوه بود در مقابلۀ او بماندم تا شب و بعضی از اسرار در نظر آوردم چون شب درآمد آنجا توقف نمودم تا بر باقی اسرار واقف شوم بجمال ذوالجلال مکاشف شدم بی ناز عرضه داشتم و گفتم بار خدایا این بندۀ بود از اهل توحید مکاشف باسرار عشق و مقبول درگاه حکمت درین واقعه چه بود خطاب آمد که یادَلقُ کوشِفَ بِسرّ مِنْ اَسْرار نافَافْشاها فَنَزَلَ بِهِ ماتَری گفتم چون کشتی هدراست فرمود لایادَلْقُ مَنْ قَتْلتُه فَانَادِیَتُهُ:
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
چون سلطان عشق از عینالقضات همدانی لوایح 110
1. چون سلطان عشق عاشق و دلال معشوق پرده بی شمار است اما پردهها در غایت لطافت و رقت است واگر نه بَلی اَرِنی و رای حجاب غلیظ ممکن نبود. ای درویش هفتاد هزار حجاب است اما نوری اِنّ اللّهِ سَبْعین اَلَفِ حجابٍ مِن نورِه و آن سه حجاب که از نظر خلیل جلیل در اوان شهود برخاست از آن هفتاد هزار حجاب بود.
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
در عرف عشق خانمان از عینالقضات همدانی لوایح 111
1. در عرف عشق خانمان خود بسوزد یُحَزِّبُونَ بُیُوتَهُمْ بِاَیْدِیهِمْ آن یکی آتش که بواسطۀ دید جمال بر افروزد در ظاهر دل آویزد و آن دگر آتش از میان خانۀ خانه برآیددر باطن دل افتد دل را در میان این دو آتش از کجا طاقت مقاومت بود چون دل نماند بجای دل دلدار اثبات یابد و این نفی و اثباتیست بیواسطه لاوالا در استماع بهش باش که نهنگان غیرت دهان بازماند و در کمین گاه نشسته و سر از لجۀ غیرت برآورده:
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
در ابتدای عشق از عینالقضات همدانی لوایح 112
1. در ابتدای عشق عاشق خام بود رؤیت محبوب از برای دفع آتش ولع بخواهد چون طاقت سوختن ندارد و قوت دل برداشتن ندارد و این خواست معشوق بود برای خود و در معنی این خود را خواستن بود و آنکه خود خواه بود نه بر راه بود چون کار بنهایت رسد خود را برای او خواهد و سخن در این گفته شده است آن را که در میدان سربازان سر گوی باید کرد و در خم چوگان قهر آورد او را از کجا رای خودخواهی بود یا پروای طلب شاهی بود.
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
بیابان بی پایان از عینالقضات همدانی لوایح 113
1. بیابان بی پایان عشق مردم خوار است اگر عاشقی را برگ مسافرت بود دست در شاخ بیمرادی زند بلکه نهال هستی از چمن وجود برکند و در دریای نیستی افکند:
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
عشق لؤلؤئیست از عینالقضات همدانی لوایح 114
1. عشق لؤلؤئیست شاهوار اما در قعر بحر جان بیکران جا میدارد اگر عاشق خواهد که شاهوار بر سریر عزت برآید و پادشاه کردار در بارگاه قربت درآید مثقلۀ طلببر پای وقت استوار باید کرد پس عزیمت آن دریای خونخوار باید کرد لباس هستی برباید انداخت و خود را مرده وار در باید انداخت تا آن لؤلؤ ثمین برآرد یا روزگار بر خود بسر آرد:
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
آشنائی عاشق از عینالقضات همدانی لوایح 115
1. آشنائی عاشق با معشوق محالست و طالب روشنائی در عالم عشق ضلال است هودج عز معشوق بر اوج قافلۀ قاف کبریاست و نشو ونمای عاشق در حضیض سفلی، نه او را حلول و نزول از عالم عزت جایز نه این را صعود و ترقی از حضیض حدوث ممکن:
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
در آن حال که عاشق از عینالقضات همدانی لوایح 116
1. در آن حال که عاشق خود را بمعشوق نزدیکتر داند او دورتر بود و معشوق از او با نفورتر بود.
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
عشق راکب مرکب از عینالقضات همدانی لوایح 117
1. عشق راکب مرکب جانست اگرچه جان متصرف عالم ارکان است دل محل صفات عشق نه معشوق است و نه عاشق با آنکه هم خود معشوق است و هم عاشق اگر نسبت بحدوث دارد نه عاشق است و نه معشوق واسطه است میان هر دو و اگر نسبت بقدم دارد هم عاشق است و هم معشوق و هم عشق.
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
آنچه بر لوح دل از عینالقضات همدانی لوایح 118
1. آنچه بر لوح دل نقش آن پدید میشود روا بود که مقصود همان بود علی التعیین و روا بود که نبود و مدار این اصل بر آنست که هر نقش که بر لوح دل پدید میآید روح بمطالعه لوح دل آن معنی در ضبط آرد اما وهم همیشه در کمین گاه است آن نقش را بزودی در خود میگیرد و آن صورت را منفسخ شده در حس مشترک نقشی میانگیزد و در خزانۀ حافظه مینهد چون در بیداری و هشیاری از خواب و مستی حاصل میشود آن صورت را حفظ بر روح عرض میکند منفسخ کرده و باطل شده صد هزار فریاد از روح عاشق برمیآید زیرا که او تصوری دیگر کرده بود و گمان وصول برده اینجا نقش دیگر برآمد و کار برعکس شد لذت وصال بالم فراق بدلگشت.
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
چون حقیقت عشق از عینالقضات همدانی لوایح 119
1. چون حقیقت عشق در این عالم الغَناءُ فی التّوحید میباید تا کاری برآید چیزی را که در فنا باید طلبید تو در بقا طلبی کی یابی اَفْنَیتَ عُمْرَکَ فی عِمارة باطِنِکَ آنچه عاشق خود را در نظر معشوق بردار میکند یا نعره بخود برمیآرد آن تجلد است و تجاسر و قوت خود نمودن در تحمل بار بلاء او و آن جمله اسباب بعد است. الحذر الحذر.
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید
آن یکی در حرارت از عینالقضات همدانی لوایح 120
1. آن یکی در حرارت عشق از این علائق و عوائق دورست و در پردۀ نور خود مستورست او را با وصال و فراق کاری نیست و این صفات گرد سرادقات وجود او نگردد:
...
برای مشاهده کامل کلیک کنید