4 اثر از قصاید در دیوان اشعار امامی هروی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار امامی هروی شعر مورد نظر پیدا کنید.

قصاید در دیوان اشعار امامی هروی

1 سحرگه در جهان جان بعون مبدع اشیا مسافت قطع می کردم زلا تا حضرت الا

2 موالید و طبایع را چنان از هم جد کردم که بر سطحی مربع شد ز یک نقطه سه خط پیدا

3 جهانرا مرکزی دیدم محیطش دور پرگاری که کردی آخر هر دور، در، دوری دگر مبدا

4 فلک را در اثر هر یک مؤثر دیگری دیدم بنسبت هر یکی والی بگوهر، هر یکی والا

1 زین عمارت ملک هم در رفعت و هم در صفا گر تفاخر می کند وقت است بر اوج سماء

2 مصر جامع گشت ازین جامع سواد برد سیر مکه کوتا کعبه ی دیگر ببیند در صفا

3 می کند هر دم بخاک خطه ی کرمان سپهر در پناه ساحت دین پرور او اقتدا

4 صورت عقلست و در معنی صفای صحن او زان خلایق را بخیر محض باشد رهنما

1 بفالی سعد و روزی سعد صدر و صاحب دنیا به پیروزی مصمم کرد عزم حضرت اعلا

2 سپهر داد، فخر الملک شمس دولت و ملت که هست ایوان درگاهش پناه گنبد خضرا

3 وزیر عالم عادل که گاه گوهر افشانی سحاب از شرم رو پوشد چو بنماید ید بیضا

4 پناه افسر و خاتم که بر درگاه او روزی شود یاقوت رمانی و گردد لؤلؤ لالا

1 ای شکوه نیم ترکت را زفعت بی ریا تارک نه ترک زنگاری گردون زیر پا

2 خاک درگاهت که گوئی رفعتست اندر سپهر صحن دلخواهت که گوئی دانش است اندر صفا

3 مرتبت را آسمانی قادر است اندر زمین مملکت را آفتابی واضح است اندر سما

4 تاب خشت پختهٔ صحنت که دولت را به دوست با شکوه جنبش اجرام علو التجا

1 ترک من پوشد ز آتش پرنیان بر روی آب ماه من بندد ز سنبل سایبان بر آفتاب

2 سنبل او مهر پرور، مهر او سنبل پناه آب او در عین آتش، آتش او عین آب

3 در دل و چشمم ز عکس آب آتش موج او آتشی افروخته صبر است و آبی تیره خواب

4 پیش تاب آتش رخسار و پیچ سنبلش همچو سنبل پر ز پیچم همچو آتش پر زتاب

1 چیست آن دریا که مشک و گوهرش رنگست و آب مشک اندر سیم خامست و زر اندر مشکناب

2 هر زمان ابری برآید زو، بر سیمین زمین انجم مشکین نقاب افشاند از زرین شهاب

3 گردد اندر چین چو رخ ننماید از مشکین گوهر یابی اندرحال چون برخیزد از موجش سحاب

4 پیکر زرین شهاب از مشک او انجم فشان انجم سیمین سپهر از موج او مشکین نقاب

1 آنکه بر تخت مکرمت شاهست شمس دین و دول شهنشاهست

2 رضی الملک کز دقایق غیب منهی نوک کلکش آگاهست

3 آنکه تا روز، روز دولت اوست شب بیدولتی سحر گاهست

4 آنکه تا عدل، عدل شامل اوست کهربا در حمایت کاهست

1 صاحب شرق چو از صدر وزارت برخاست ای فلک بیش مکن دور که بادی کم و کاست

2 ای ملوک از در غیرت بجهان در نگرید که جهان بی نظر صدر جهان چاه بلاست

3 ای اکابر، زره جور فلک برخیزید کز سرش سایه خورشید اکابر برخاست

4 ای صدور از در دستور جهان دشمن کاه باز گردید که در بارگه خواجه عزاست

1 فکر بکرم چو روی بنماید هوش ز ارباب عقل برباید

2 خاصه در مدحت جهان هنر که ز شکرش؛ شکر همی خاید

3 شرف الدین مظفر، آنکه سپهر حضرتش را بفخر بستاید

4 آنکه هر دم هزار سحر حلال کلکش از نظم و نثر بنماید

آثار امامی هروی

4 اثر از قصاید در دیوان اشعار امامی هروی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار امامی هروی شعر مورد نظر پیدا کنید.