یا ساقی الصبوح که پیک صبا از امامی هروی قصیده 12
1. یا ساقی الصبوح که پیک صبا رسید
در دور دولت آی که نوبت بما رسید
1. یا ساقی الصبوح که پیک صبا رسید
در دور دولت آی که نوبت بما رسید
1. شاه انجم چون ز برج جدی سر برمیزند
شدت سرما دم از تأثیر اختر میزند
1. سلامی نجوم سما زو منور
سلامی نسیم صبا زو معنبر
1. تازه و خرمست چون رخ یار
صحن گیتی ز رنگ و بوی بهار
1. هوای تو ای جنت رو چپرور
فضای تو ای کاخ خورشید منظر
1. دوش چون برزد سر از جیب افق بدر منیر
زورق زرین شتابان گشت در دریای قیر
1. وه که پیدا می کند هر دم ز روی روشنش
فتنه ای در زلف شهر آشوب و چشم پر فنش
1. خیز ای کشیده حسن تو بر آفتاب خط
کامد پدید بر مهت از مشک ناب خط
1. تا داد چشم مست ترا روزگار تیغ
بی او نکرد بر سر موئی قرار تیغ
1. در آمد از در من دوش مست خواب و خیال
نگار مهوشم آشفته زلف و شیفته حال
1. دوش بیخود ز خود جدا گشتم
با خدای خود آشنا گشتم
1. بر اوج گنبد گردون ز موج لجه ی عالم
چو جرم زهره و تیر است و عین کوثر و زمزم