4 اثر از قصاید در دیوان اشعار امامی هروی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار امامی هروی شعر مورد نظر پیدا کنید.

قصاید در دیوان اشعار امامی هروی

1 حضرت جان پرور دستور شاه ای باستحقاق گیتی را پناه

2 ای براق وهم با ارشاد فکر بر سپهر قدر تو نابرده راه

3 وی ز تاب مهر تو خورشید روی در جهان آورده هر روزی پگاه

4 پیش عرض مسندت عرش مجید از سر تعظیم بنهاده کلاه

1 مژده دولت را که باز آمد سوی اقلیم جاه صاحب صاحبقران، در سایه ظل اله

2 بر سپهر افکنده سایه، در جهان گسترده عدل هم جهانش زیر دست و هم سپهرش زیر گاه

3 آصف جمشید دین، جمشید شادروان فضل پادشاه ملک داد و داد ملک پادشاه

4 صاحب سیف و قلم صدری که تیغ و خامه اش پادشاهی را شکوهند و وزارت را پناه

1 زهی ببوی تو گل پیرهن قبا کرده نسیم لطف تو جان در تن صبا کرده

2 غلام چهره تو ماه بی نقاب شده سجود قامت تو سرو بی ریا کرده

3 صبا شمامه ی عنبر شمال و نافه ی مشک ز بوی لطف تو در دامن هوا کرده

4 خرد طویله ی مرجان، حیوة رشته در ز لطف لعل تو پیرایه ی بقا کرده

1 ای به صنعت شام را بر صبح پرچین ساخته صبح را میخانه کرده، شام را چین ساخته

2 صحبت از برگ سمن بر گل فروغ انداخته شامت از مشک ختن بر ماه پرچین ساخته

3 زلف مشکین گرد ماهت گرد عنبر بیخته گرد عنبر گرد ماهت خط مشکین ساخته

4 لاله خود رو از آن در عهد سنبل آمده سنبل سیراب ازین بر برگ نسرین ساخته

1 منت ایزد را که بعد از طول و عرض و سال و ماه اختر داد استقامت یافت بر گردون و جاه

2 آفتاب نصرت از چرخ ظفر بنمود روی در پناه سایه ی پشت هدی ظل اله

3 آفتابی کافتاب افتاد در پایش ز چرخ آسمانی کاسمان بنهاد در دورش کلاه

4 آفتابی مملکت در سیر و شاهی در جوار آسمانی سلطنت در دور و گیتی در پناه

1 کماندار چشم تو در ناتوانی روان بخش لعل تو در بی نشانی

2 برد راه گردنگش دور گردون دهد آب سرچشمهٔ زندگانی

3 بشکر بیان کردی از جان فروزی بنرگس خبر دادی از دلستانی

4 که احیای روح است لعل بدخشی که قانون سحر است جزع یمانی

1 صبح است در ده ای پسر ماه چهره می برخیز و آفتاب ببین در صفای وی

2 بنمای رخ که طیره ی مهر است ای غلام پیش آر، می که وقت صبوحست ای صبی

3 دل در پیاله بند که از حضرت صبوح آورد خط بخون صراحی ز شوق می

4 برخیز با نسیم صبا، ناز تا بچند می نوش؛ در حریم قضا زار تا بکی

1 ز آیینه ی سپهر چو شد رنگ منجلی خورشید را طلوع ده ای ترک قنقلی

2 بزدای دل، ز رنگ زمانه که روزگار بس شام را سیه کند و صبح صیقلی

3 بازم رهان که بر دلم انده موکّلست ای ترک ماهرو که برانده موکلی

4 با غمزه گو که تیر جفا بیش ازین مزن بر خستگان ضربت شمشیر بیدلی

1 چون کبک شسته لب بشراب مروقی کبکی از آن بطوق معنبر مطوقی

2 در بزم خوبتر ز تذر و ملوّنی و اندر مصاف چیره تر از بازار ازرقی

3 بر آفتاب، طنز کنی و مسلّمی بر مشتری و ماه بخندی و بر حقی

4 گر ماه در لباس کبود منقط است تو شاه در لباس بسیج مفرقی

آثار امامی هروی

4 اثر از قصاید در دیوان اشعار امامی هروی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار امامی هروی شعر مورد نظر پیدا کنید.