آثار بیدل دهلوی

صفحه 2 از 286
286 اثر از غزلیات بیدل دهلوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات بیدل دهلوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار بیدل دهلوی / غزلیات بیدل دهلوی

غزلیات بیدل دهلوی

1 به دعوت هم‌کسی راکس نمی‌گوید بیا اینجا صدای نان شکستن‌گشت بانگ آسیا اینجا

2 اگربااین نگوبیهاست خوان جود سرپوشش ز وضع تاج برکشکول می‌گریدگدا اینجا

3 فلک در خاک پنهان‌کرد یکسر صورت آدم مصورگرده‌ای می‌خواهد از مردم گیا اینجا

4 عیار ربط الفت دیگر از یاران‌که می‌گیرد سر وگردن چوجام وشیشه است ازهم جدا اینجا

1 پل و زورق نمی‌خواهد محیط‌کبریا اینجا به هرسو سیرکشتی برکمر داردگدا اینجا

2 دماغ بی‌نیازان ننگ خواهش برنمی‌دارد بلندی زیر پا می‌آید از دست دعا اینجا

3 غبار دشت بیرنگیم و موج بحر بی‌ساحل سر آن دامن از دست‌که می‌گردد رها اینجا

4 درین صحرا به آداب نگه باید خرامیدن که روی نازنینان می‌خراشد نقش پا اینجا

1 آبیار چمن رنگ‌، سراب است اینجا درگل خندة تصویرگلاب است اینجا

2 وهم تاکی شمرد سال و مه فرصت‌کار شیشهٔ ساعت‌موهوم حباب‌است اینجا

3 چیست گردون‌، هوس‌افزای خیالات عدم عالمی را به همین صفر حساب است اینجا

4 چه قدر شب رود از خودکه‌کندگرد سحر مو سفیدی عرق سعی شباب است اینجا

1 صبح پیری اثر قطع امید است اینجا تار و پودکفنت موی سفید است اینجا

2 ساز هستی قفس نغمهٔ خودداری نیست رم برق نفسی چند نشید است اینجا

3 جلوه بیرنگی و نظاره تماشایی رنگ چمن‌آراست قدیمی که‌جدید است‌اینجا

4 نقشی از پردهٔ درد ا‌ست گشاد دو جهان هر شکستی‌که بود، فتح نوید است اینجا

1 جام امید نظرگاه خمار است اینجا حلقهٔ دام تو خمیازه شکار است اینجا

2 عیش‌ها غیر تماشای زیانکاری نیست درخور باختن رنگ بهار است اینجا

3 عافیت می‌طلبی منتظر آفت باش سر بالین‌طلبان تحفهٔ در است اینجا

4 فرصت برق و شرر با تو حسابی دارد امتیازی‌که نفس در چه شمار است اینجا

1 جوش اشکیم وشکست آیینه‌دار است اینجا رقص هستی همه‌دم شیشه سوار است اینجا

2 عرصهٔ شوخی ما گوشهٔ ناپیدایی‌ست هرکه روتافت به آیینه دچار است اینجا

3 عافیت چشم ز جمعیت اسباب مدار هرقدر ساغر و میناست خمار است اینجا

4 به غرور من وماکلفت دلها مپسند ای جنون تاز نفس آینه زار است اینجا

1 در خموشی همه صلح است‌، نه جنگ است اینجا غنچه شو، دامن آرام به چنگ است اینجا

2 چشم بربند،‌ گرت ذوق تماشایی هست صافی آینه در کسوت زنگ است اینجا

3 گر دلت ره ندهد جرم سیه‌بختی تست خانهٔ آینه بر روی که تنگ است اینجا

4 طایر عیش مقیم قفس حیرانی‌ست مگذر از گلشن تصویر که رنگ است اینجا

1 نه طرح باغ و نه‌گلشن فکنده‌اند اینجا در آب آینه روغن فکنده‌اند اینجا

2 غبار قافلهٔ عبرتی که پیدا نیست همه به دیدهٔ روشن فکناه‌اند اینجا

3 رسیده‌گیر به معراج امتیاز چو شمع همان سری که زگردن فکنده‌اند اینجا

4 جنون مکن‌که دلیران عرصهٔ تحقیق سپر ز خجلت جوشن فکنده‌اند اینجا

1 کسی در بندغفلت‌مانده‌ای چون من‌ندید اینجا دو عالم یک درباز است و می‌جویم‌کلید اینجا

2 سرا‌غ منزل مقصد مپرس ازما زمینگیران به سعی نقش پا راهی نمی‌گردد سفید اینجا

3 تپیدن ره ندارد در تجلیگاه حیرانی توان‌گر پای تا سراشک شد نتوان چکید اینجا

4 زگلزارهوس تا آرزوبرگی به چنگ آرد به مژگان عمرها چون ریشه می‌باید دوید اینجا

1 به مهر مادرگیتی مکش رنج امید اینجا که خونها می‌خورد تا شیر می‌گردد سفید اینجا

2 مقیم نارسایی باش پیش از خاک گردیدن که‌سعی هردوعالم چون عرق خواهد چکید اینجا

3 محیط از جنبش هر قطره‌صد توفان جنون دارد شکست رنگ امکان بود اگر یکدل تپید اینجا

4 گداز نیستی از انتظارم برنمی‌آرد ز خاکستر شدن‌گل می‌کند چشم سفید اینجا

آثار بیدل دهلوی

286 اثر از غزلیات بیدل دهلوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات بیدل دهلوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی