ای گشته زیان از مجیرالدین بیلقانی رباعی 133
1. ای گشته زیان مملکت سود از تو!
رو تازگی جهان بیفزود از تو
1. ای گشته زیان مملکت سود از تو!
رو تازگی جهان بیفزود از تو
1. هر تخم که کاشتم نیامد به درو
تا چند خودر کهنه دلم غصه نو
1. چون سایه نه نیستم نه هستم بی تو
وز سایه خویشتن گسستم بی تو
1. وصلی که مرا به ناز پروردی کو؟
جانی که مراعات دلم کردی کو؟
1. ای شب چکنم چاره! من از بهر خدای
تنهایی و تیرگی و بندی بر پای
1. ای برده دلم به صد هزار استادی!
در عشق تو بندگی به از آزادی
1. صد عشوه نغز و دلستان آوردی
تا عمر عزیزم به زیان آوردی
1. با دل گفتم چو دلبری بگزیدی
بنشین و بگو که با منش چون دیدی؟
1. ای موی سپید! اگر شبی با یاری
بنشینم و از عیش بر آید کاری
1. ای دل! تو اگر ز رنج جان پرهیزی
در جستن وصل آب رخ خود ریزی
1. زان دل ز من ای سرو سهی! نستانی
خواهی که ز من دل تهی نستانی
1. هر شب صنما! که رای زی خنده کنی
صد عاشق مرده را به لب زنده کنی