1 خسروا! بر بساط خدمت تست قدم طبع آسمان سایم
2 چون وطن بر ستانه تو کنم سر چرخ برین سزد جایم
3 شکر یزدان که عقد مدحت تست گوهر نظم عالم آرایم
4 پهن بگشای چشم ونقد ببین تا کیم من چه نقد را شایم؟
1 به خدایی که در موجودات جز به امرش نمی شود منظوم
2 که بماندم چو قالبی بی روح تا ز دیدار تو شدم محروم
1 دین پناها! دم جانبخش ترا نفس روح امین می گویم
2 وز سخن های تو یک نادره را رشگ صد در ثمین می گویم
3 نیست مثل تو نه در صوب عراق در همه روی زمین می گویم
4 آسمان پیش تو بر خاک نهد به سر تو که جبین می گویم
1 صاحبا! داننده اسرار می داند که من جز به مدحت ده زبان چون غنچه سوسن نیم
2 روی من همچون لب کلک تو دایم تیره باد گر برای مدح تو در عالم روشن نیم
3 مرد میدان فصاحت من توانم بود از آنک هر نفس مدح تو زایم گر چه آبستن نیم
4 بنده صدر توام بالله اگر چه ظاهرا حلقه اندر طرف گوش و طوق در گردن نیم
1 سعد دین اسعد آن یگانه دهر زو دو من باده خواستیم سه تن
2 تا بنوشیم با چهار حریف پنجگان پنجگان می روشن
3 می فرستاد شش منی که از آن هفت اندام ما گرفت وسن
4 مجلس ما که بود هشت بهشت همچو نه چرخ گشت اصل محن
1 جنت دنیاست عرض این همایون بارگاه راحت جاوید را در ساحت او خانمان
2 دل گواهی می دهد کاین کعبه اقبال را کرد معمار فلک دایم به معموری ضمان
3 پیش آن ایوان اگر تقدیر، دستوری دهد سجده آرد طاق کسری نه که طاق آسمان
4 ظل او غمخوارگان را چون ارم بزم طرب صحن او پرسندگان را چون حرم صحن امان
1 این قوم نگر که باز هستند در ملک قوام بی قوامان
2 از خبث عقیده زرد رویان وز خون پیاله سرخ فامان
3 از دم سردی فقاع طبعان یخ در بغلان بی نظامان
4 چون شام سیاه کاسه رنگان چون صبح دوم فراخ گامان
1 ای خواجه تویی معامل من برخیز ز خواب و چشم وا کن
2 بردار ترازوی زنخدان وین گو ز مرا به پشم وا کن
1 ای صدر بکن هر چه توانی ز تغافل تا روز خود از وعده تو می شمرم من
2 باشد که ادب گیرم و جایی ننشینم چون سیلی مطل تو فراوان بخورم من
3 از شعر و تقاضا دل و مغزم به خلل شد در وعده بی مغز تو تا کی نگرم من؟
4 در کیسه ندارم درم قلب و گر نی خود را به خود از غصه تو باز خرم من
1 خدایگانا! معلوم رای روشن تست خلوص بندگی و شرط نیک خواهی من
2 من آن کسم که مرا آن محل و مرتبه نیست که کار ملک نکو گردد از تباهی من
3 من آن گدای سخن پیشه ام که وقت سخن زنند اهل سخن لاف پادشاهی من
4 به جان مدح توام زنده و ز روی قیاس سجل مدح ترا در خورد گواهی من