ای آنکه لطیفه از مجیرالدین بیلقانی قطعه 13
1. ای آنکه لطیفه های طبعت
اجرا ده صد هزار جان است
1. ای آنکه لطیفه های طبعت
اجرا ده صد هزار جان است
1. صدرا! بدان خدای که مرغ ثناش را
در کام سالکان طریقت نشیمن است
1. شاها بدان خدای که در دست قدرتش
هفت آسمان چو مهره به دست مشعبدست
1. خسروا! یک روزه عزم خدمتت
از بهشت جاودانی خوشترست
1. کرم پناه جهان عز دین تویی که ز تو
بها و عزت دین هر زمان برافزونست
1. شاها بدان خدای که آثار صنع او
جان بخشی و خرد دهی و بنده پروریست
1. مرا دوای دل خسته ساخت خواجه رفیع
به گوهری شبه صورت که کم ز لؤلؤ نیست
1. شاها تویی آنکه از بزرگی
بر سقف سپهرت آستانهست
1. به خدایی که کلک قدرت او
حلقه ماه و آفتاب نگاشت
1. صاحبا صدرا! به ذات آنکه کلک قدرتش
سنبله گردون و راه کهکشان داند نگاشت
1. به خدایی که نفس ناطقه را
با تن تیره آشنایی داد
1. ز گردون آرمیده چون بود خلق؟
که ایزد خود در او آرام ننهاد