9 اثر از قصاید در دیوان اشعار مجیرالدین بیلقانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار مجیرالدین بیلقانی شعر مورد نظر پیدا کنید.

قصاید در دیوان اشعار مجیرالدین بیلقانی

1 چه جرم است این بر آورده سر از دریای موج افگن؟ به کوه اندر دمان آتش به چرخ اندر کشان دامن

2 رخ گردون ز لون او به عنبر گشته آلوده دل هامون ز اشگ او به گوهر گشته آبستن

3 گهی از میغ او گردد نهفته شاخ در لؤلؤ گهی از سعی او گردد سرشته خاک از لادن

4 بنالد سخت بی علت بجوشد تند بی کینه بخندد گرم بی شادی بگرید زار بی شیون

1 تا دستخوش جهان شدم من در دست قناعتم ممکن

2 خود را به هزار فن گسستم از همدمی جهان پر فن

3 تا پیشرو آتش اثیرست ناسوخته کم گذاشت خرمن

4 در مرکز خاک تیره تا اوست کس آب کسی ندید روشن

1 دست مخالف ببست تیغ جهان پهلوان کار موافق گشاد دست قزل ارسلان

2 باز بدین زنده گشت ملکت کاوس کی باز بدان تازه گشت سنت نوشیروان

3 پست شد از جاه این، مرتبت اردشیر قطع شد از جاه آن، منزلت اردوان

4 بزم جز این را نگفت حاتم دریا نوال رزم جز آن را نخواند رستم گردون کمان

1 سرو امل به باغ عدم تازه گشت هان پایی برون نه از در دروازه جهان

2 عزلت گزین که از غم این چار میخ دهر گردون هشت خانه به عزلت دهد امان

3 از عاج و آبنوس جهان دل ببر که نیست جز دو دو شعله حاصل ازین چوب و استخوان

4 بفروش چار شهر طبیعت به نیم جو بگذر ز هفت سقف مقرنس به یک زمان

1 قاعده ای نهاد خوش حسن تو باز در جهان عشق تو زد سه نوبه ای بر در دار ملک جان

2 شعبده لب ترا از پی دلبری فلک ماند به شکل حقه ای مهره مار در دهان

3 از تو من شکسته دل همچو پیاله در خطم زانکه چو جرعه خون من ریخت غم تو رایگان

4 سکه حسن تازه کرد از تو سپهر بوالعجب خیز و به ما ز قند لب چاشنیی بیار هان!

1 نامزد غمی ز دهر ای دل سر گرفته هان زیر میا نه خوش نشین چون غم تست بیکران

2 صدمه آه من ببین سوخته چنبر فلک لؤلؤ روی من نگر ساخته گنج شایگان

3 در طلب جفای من چرخ دو اسبه می دود زرده شام زیر دست ابلق صبح زیر ران

4 چیست به عهد من جهان صرعی سنگ در بغل؟ کیست به بخت من فلک مست خدنگ در کمان؟

1 زهی از فر تو گشته جهان نصرت آبادان زهی در عهد تو دیده زمانه عدل نوشروان

2 به نصرت دور گردونی به حرمت کعبه ثانی به رتبت اوج خورشیدی به کنیت سایه یزدان

3 چو تو ساغر نهی بر کف ترا جنت سزد مجلس چو تو جولان کنی در صف ترا گردون سزد میدان

4 تو داری معجز موسی که اندر آتش حمله تو از رمح اژدها سازی گر او کرد از عصا ثعبان

1 زیور گردون گسست آینه آسمان سوخت ز عکس رخش طره شب در زمان

2 یکسره صبح دوم آینه بر کف بتاخت شست به ماورد طل سرمه ز چشم جهان

3 صبحدم از خواب جست آینه بر کف نهاد گشت هوا شیشه رنگ ریخت گلاب از دهان

4 بود سپیده عروس کله زربفت کوه آینه اش آفتاب آینه دار آسمان

1 خسرو زرین سپر دوش شد اندر کمان تافت چو نیم آینه جرم مه از قیروان

2 بود سیه شش جهات همچو ز آب آینه سرخ بر آم د دو قطب همچو زآتش سنان

3 دست فلک زان نهاد آینه بر طاق قوس کز یرقان دید پر، چشم عروس خزان

4 طاق پل اکنون و آب آینه دان در غلاف شهپر طاوس و برف آینه در پرنیان

آثار مجیرالدین بیلقانی

9 اثر از قصاید در دیوان اشعار مجیرالدین بیلقانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار مجیرالدین بیلقانی شعر مورد نظر پیدا کنید.