9 اثر از قصاید در دیوان اشعار مجیرالدین بیلقانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار مجیرالدین بیلقانی شعر مورد نظر پیدا کنید.

قصاید در دیوان اشعار مجیرالدین بیلقانی

1 ای ز لبت لاله را آب خوشی در دهان آتش روی تو بس آینه عقل و جان

2 گشت ز عکس رخت سینه خاک آینه شد ز خیال لبت چشم فلک گلستان

3 بهر تو چون آینه، دل شده ام جمله تن زانکه نشاید نهاد با تو دلی در میان

4 آینه خواه و ببین زلف و لب ار بایدت هندوی آتش نشین طوطی شکرفشان

1 طارم چارم نهفت پرتو شمع جهان خیمه زربفت گشت نوبتی آسمان

2 شمع فلک کشته شد از نم اخضر چنانک شد سیه از دود شمع روی عروس جهان

3 ساخت ز بهر کلاه قوقه آتش چو شمع گنبد نیلی که هست بر صف شمعدان

4 سفره زرین ماه میم صفت رخ نمود راست کزان سوی قاف شمع فلک شد نهان

1 رفت ز ماهی برون چشمه آتش فشان شمع فلک را ز صفر سفره نهاد آسمان

2 شب ز چه کاهد چو شمع هر چه شب آمد از آنک رفت به برج شمال خسرو گردون ستان

3 دوش به دست صبا لاله بر افروخت شمع یعنی با عدل گل زان بود این را امان

4 در غم نقصان عمر لاله و شمعند از آنک شد سیه و سوخته دود دل این و آن

1 مهره عمرم ربود شعبده آسمان کشت چراغ دلم شمع سپهرالامان

2 بر سر پایم گداخت سفره خاکی چو شمع با سر دستم فگند تیر فلک چون کمان

3 سرد بود همچو صبح بزم حریفان غم گر ننهندم چو شمع شب همه شب در میان

4 خصم خودم زانکه چرخ گر کندم بر درخت سر بدر آرد چو شمع از دهنم ریسمان

1 خورشید ملک پرور و بهرام کامران برجیس سعد گستر و کیوان حکمران

2 کیوان رزم پیشه و برجیس بزم ساز بهرام کینه گستر و خورشید صف ستان

3 خورشید چرخ داور و بهرام دادگر برجیس داد پرور و کیوان دادخوان

4 کیوان روز منظر و برجیس جیش دار بهرام چرخ قدرت و خورشید خوش عنان

1 به عذر روی نهادم پس از هزار گناه چه شوخ چشم کسم لااله الاالله

2 از آن سپس که ز درگاه باز پس ماندم شعف گرفته دلم بر عبادت درگاه

3 اگر رجوع بدین در نیاوردم چکنم؟ که در زمانه جز اینم نماند مرجعگاه

4 سزد که خدمت این آستان به عرش نهند سر از عبادت او بر زنم معاذالله

1 جمال روی ترا رشوه می گزارد ماه به رو نمای تو جان رفت نیز رشوه مخواه

2 منم منم که ز جور تو آگهی دارم تویی تویی که ز حال دلم نیی آگاه

3 عجب مدار که بر من بتاخت لشکر غم هر آینه سپه آید چو بر نشیند شاه

4 چو ماه سی شبه پنهان شدم ز دیده خلق به درد عشق تو ای چارده شبه شده ماه

1 زهی بر خطت آسمان سر نهاده جهان بر سر جاهت افسر نهاده

2 تف تیغ خونخوار آتش فشانت عدوی ترا خون به دل در نهاده

3 وشاقان افلاک یعنی کواکب به بزم تو ساغر به کف بر نهاده

4 حریفان ایام یعنی طبایع به حکم تو چون گردنان سر نهاده

1 دوش آن زمان کز آه من شد شمع شب سرسوخته دیدم به بزم عاشقان شب عنبر تر سوخته

2 از دست صبح بوالعجب جانها گرفته راه لب وز زلف عنبرسای شب دلها چو عنبر سوخته

3 بر روی سقف کاسه وش مه سفره ای بنهاده خوش یک نیمه چرخ کینه کش زان سفره زر سوخته

4 شب گوشه خاکی سلب پردود زان گشت ای عجب کز آتش آهم به شب شد هفت کشور سوخته

1 هر صبح بین از قرص خور بر چرخ زیور سوخته ز آهوی ماده است ای عجب بزغاله نر سوخته

2 سلطان گردون تاخته تیر از کمان انداخته صید از بریحه ساخته وز صید حنجر سوخته

3 یعنی که خور رفت از علو در جدی چون دف دو رو تا جدی را نای گلو شد ز آتش خور سوخته

4 دی چون خلیل اندر چمن کرده زآتش نسترن امروز بین جعد سمن بی او چو آذر سوخته

آثار مجیرالدین بیلقانی

9 اثر از قصاید در دیوان اشعار مجیرالدین بیلقانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قصاید در دیوان اشعار مجیرالدین بیلقانی شعر مورد نظر پیدا کنید.