20 اثر از قطعات ملک‌الشعرا بهار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات ملک‌الشعرا بهار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی

قطعات ملک‌الشعرا بهار

1 هرکرا دوست شدم دشمن جان گشت مرا بخت من دشمن من بود عیان گشت مرا

1 باشدکه پای سفله به گنجی فرو رود زان گنج‌، قیمتی نفزاید لئیم را

2 بی‌قیمت ‌است گرچه ‌به ‌زر برکشی لئیم ارزنده است اگر بفروشی کریم را

3 هرگز بهای خر نفزاید به نزد عقل گر برنهی به خر طبق زرّ و سیم را

1 سکته کرد و مرد ایرج میرزا قلب ما افسرد ایرج میرزا

2 بود مانند می صاف طهور خالی از هر درد ایرج میرزا

3 سعدی ای ‌نو بود و چون سعدی‌ به ‌دهر شعر نو آورد ایرج میرزا

4 از دل یاران به اشعار لطیف زنگ غم بسترد ایرج میرزا

1 دربغ و درد که از کید فتنهٔ گردون بشد صبوری ازما چوشد صبوری ما

2 دریغ از آن دل آگاه و خاطر دانا که بردرند ز غم جامه صبوری ما

3 صبوری آن ملک شاعران طوس برفت به خانقاه غم آمد دل سروری ما

4 تنم بسوخت ز اندوه هجر و دوری او چگونه ساخت ندانم به هجر و دوری ما

1 هشت تن در هشت معنی شهره‌اند اندر ادب چار شاعر در عجم پس چار شاعر در عرب

2 درگه رامش «‌ظهیر» و «‌نابغه‌» هنگام خوف گاه کین «‌اعشی قیس‌» و «‌عنتره‌» گاه غضب

3 ور ز اشعار عجم خواهی و استادان خاص رو ز شعر چار تن کن چار معنی منتخب

4 وصف را از «‌طوسی‌» و اندرز را از «‌پارسی» عشق‌را از «‌سجزی‌» و هجو از«‌ابیوردی‌» طلب

1 مادر باباشمل رفت از جهان هفته‌ای باباشمل بربست لب

2 مرگ مادر خاطرش افسرده کرد گشت خاموش آن تنور ملتهب

3 لیک با این‌ سوگواری‌های سخت ماتم مادر نباشد بلعجب

4 با غم کشور، غم مادرکجاست‌؟‌! چون که‌ مرگ آمد فرامش گشت‌ تب

1 گو، ز من باد سحرگه به صفاهانی زشت که کیی تو که به رخ بسته‌ای از حیله نقاب

2 غیرت از جنس تو برخیزد اگر برخیزد سنبل از شوره‌، می از سرکه و ماهی ز سراب

3 تیر در چشم تو چونان که به چشم تو مژه تیز بر ریش تو چونان که به‌ ریش تو گلاب

4 پنجه‌ات باد قلم تا که به‌ دست تو قلم در پیت باد بلا تا که به پیش تو کتاب

1 اگر مدار بهم نیست کار آتش و آب یکی به تیغ ملک بین مدار آتش و آب

1 رفیقی داشتم بل اوستادی که‌صرف ‌صحبتش می گشت اوقات

2 علوم روح را تدریس می کرد برین سرگشتهٔ جهل و خرافات

3 بهم دادیم قولی صادقانه که از ما هرکه گردد زودتر مات

4 شب هفتم رفیق خویشتن را کند در عالم رویا ملاقات

1 هرکه او نغمهٔ شوری بنواخت ضرر و زحمت «‌شوری‌» نشناخت

2 کار اسلام خراب آن کس کرد که پس‌ازمرگ ‌نبی شوری ساخت

3 قتل عثمان شد از آن روز درست که عمر کار به شوری انداخت

4 هرکه در بازی خود شوری کرد تجربت شدکه در آن بازی باخت

ملک‌الشعرا بهار

20 اثر از قطعات ملک‌الشعرا بهار در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات ملک‌الشعرا بهار شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی