به چیز یزدان و امهرسپندان توخشا (توزنده - عمل کننده) از بهار منظومه 13
1. به چیز یزدان و امهرسپندان توخشا (توزنده - عمل کننده) و جانسپار باش.
برای مشاهده کامل کلیک کنید
راز به زنان مبر. از بهار منظومه 14
1. راز به زنان مبر.
برای مشاهده کامل کلیک کنید
هرچه اشنوی نیوش، یاوه مگوی. از بهار منظومه 15
1. هرچه اشنوی نیوش، یاوه مگوی.
برای مشاهده کامل کلیک کنید
زن و فرزند خویشتن جدا از فرهنگ بمهل، کت تیمار و بیش (رنج از بهار منظومه 16
1. زن و فرزند خویشتن جدا از فرهنگ بمهل، کت تیمار و بیش (رنج و غم) گران نرسد و پشیمان نشوی.
برای مشاهده کامل کلیک کنید
بیگاه مخند. پیش و پس پاسخ به پیمانه گیر (پیمان - انداز) از بهار منظومه 17
1. بیگاه مخند. پیش و پس پاسخ به پیمانه گیر (پیمان - انداز)
برای مشاهده کامل کلیک کنید
به هیچ کس افسوس (استهزاء) مکن. از بهار منظومه 18
1. به هیچ کس افسوس (استهزاء) مکن.
برای مشاهده کامل کلیک کنید
با دژآگاه (نادان و بیتربیت) مرد همراز مباش. از بهار منظومه 19
1. با دژآگاه (نادان و بیتربیت) مرد همراز مباش.
برای مشاهده کامل کلیک کنید
با مست مرد همخورش مشو. از بهار منظومه 20
1. با مست مرد همخورش مشو.
برای مشاهده کامل کلیک کنید
از بدگوهر مرد، و بد تخمه مرد افام مستان و مده، چه وخش گران از بهار منظومه 21
1. از بدگوهر مرد، و بد تخمه مرد افام مستان و مده، چه وخش گران باید دادن و همه گاه به درخانهٔ تو بایستد و همیشه پیامبر به درگاه تو برپای دارد و ترا زیان گران از وی باشد.
برای مشاهده کامل کلیک کنید
دشن چشم (بدچشم) مرد به یاری مگیر. از بهار منظومه 22
1. دشن چشم (بدچشم) مرد به یاری مگیر.
برای مشاهده کامل کلیک کنید
بر ارشکین (حسود) مرد خواسته منمای. از بهار منظومه 23
1. بر ارشکین (حسود) مرد خواسته منمای.
برای مشاهده کامل کلیک کنید
اندر پادشاهان وژیر ( گزیر، چاره و تدبیر) به دروغ به پایان از بهار منظومه 24
1. اندر پادشاهان وژیر ( گزیر، چاره و تدبیر) به دروغ به پایان مبر.
برای مشاهده کامل کلیک کنید