1 شعر مردان، بمدح نامردان هست دور از من و تو حیض رجال
2 در خرابات روسبی، مپسند جلوه گاه مخدرات حجال
3 گفتمی این سخن تمام اگر تنگ چون قافیه، نبود مجال
1 بر آستانه ی جانان، که روضه ی ارم است؛ اگر تو را گذری افتد ای نسیم شمال
2 بگو: ز کوی تو رفتم، بشوق اینکه مرا چو دوستان قدمی چند آیی از دنبال
3 باین امید دگر باز آمدم سویت که بر سر رهم آیی و پرسیم احوال
4 ولی ز خانه تو در رفتن و در آمدنم برون نیامدی ای شمع حجله گاه جمال
1 فخر زمانه، حضرت حاجی ابوالحسن کو راست صفوت صفی ز خلت خلیل
2 آن کو بکار نیک، نه در کنیتش نظیر آن کو بفعل خیر، نه در عالمش عدیل
3 آن صافدل، که در طلب آب زندگی شد رای روشنش همه جا خضر را دلیل
4 یاد آمدش، چو از شه لب تشنگان حسین کرد از برای تشنه لبان بر که یی سبیل
1 دوش، از گردش فلک که مدام شاد غمگین کند، عزیز ذلیل
2 خاست آواز پایی و گفتم: صور اول دمید اسرافیل
3 قاصدی دل سیاه و روی ترش دیدم آمد زرنگ با زنبیل
4 کوزه یی چند داشت زنبیلش ببهای خفیف و وزن ثقیل
1 بعهد دولت دارای گیتی سپهدار جهان، سالار عالم
2 کریم الطبع و الاخلاق و الاسم که هست او را جوانمردی مسلم
3 جوان بختی که داده آستانش بسجده قامت پیر فلک خم
4 جهانداری، که شد از عدل و جودش خجل نوشیروان، شرمنده حاتم
1 دو نگاهی که کردمت همه عمر نرود تا قیامت از یادم
2 نگه اولین، که دل بردی؛ نگه آخرین، که جان دادم!
1 ایا رسیده بآن منزلت که میرسدت بهر که هست بگویی که: نیست مانندم
2 خبر ز حال منت نیست، ای دریغ که چون جدایی تو، جدا کرد بند از بندم!
3 به امتحان شکیب من و، عنایت تو؛ زمانه از تو جدا کرد روز کی چندم
4 چو دید مهر، بودژاله و، تو خورشیدی؛ چو دید صبر رود آتش و، من اسپندم
1 ناکسی بیخبر از کار که باد از سرش سایه ی درویشان کم
2 خرقه ی پشم بکسوت پوشید شد ازو پایه ی درویشان کم
3 بود بس آرزویش، غافل ازین که بود وایه ی درویشان کم
4 بعد از آن کرد ببر جامه ی زر دید چون مایه ی درویشان کم
1 فریاد ز زال چرخ کز جور رحمش نامد بجان کلثوم
2 نومیدش کرد از جوانی آه از سرو جوان کلثوم
3 از آتش کینه اش برافروخت تب در تن ناتوان کلثوم
4 ناگاه وزید صرصر مرگ در ساحت بوستان کلثوم
1 آه کز ناسازی گردون دون وز جفای چرخ و دور آسمان
2 رفت حاجی صادق قدسی سرشت از جهان سوی بهشت جاودان
3 مرغ روح پرفتوحش بر پرید سوی شاخ سدره زین تنگ آشیان
4 آن سعادت مند نیکو عاقبت یافت چون آرام در قصر جنان