6 اثر از قطعات در دیوان اشعار آذر بیگدلی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار آذر بیگدلی شعر مورد نظر پیدا کنید.

قطعات در دیوان اشعار آذر بیگدلی

1 با هم، زن و شوی خردسالی دور از ره و رسم هوشمندان

2 گفتند سخن، ولی نه بسیار؛ کردند جدل، ولی نه چندان

3 تاری از زلف آن کشید این دری از درج این فگند آن

4 در فتنه گری نشسته آنجا زال کچلی ز خودپسندان

1 ای عادلی که دیده رعایای این دیار عدل تو را معاینه، عفو تو را عیان

2 دی بودم، آرمیده ز غوغای مرد و زن کآمد یکی به حجرهٔ داعی ز راعیان

3 کامروز گاوی از رمه رم کرده سوی شهر آمد مگر ندیده رعایت زراعیان

4 گویی به ره ز مزرعه‌ای خورده خوشه‌ای وین قصه را رسانده به گوش تو ساعیان

1 آه که خصمی نمود، دست بغارت گشود شحنه ی گردون که بود روز و شب اندر کمین

2 داد بتاراج باد، تازه گلی بس لطیف کرد نهان زیر خاک، دانه دری بس ثمین

3 یعنی ازین معرکه، برد دلیری شجاع؛ یعنی از این انجمن، برد امیری امین

4 آنکه مگر رستمش، بود اسیر کمند؛ آنکه مگر حاتمش بود غلام کمین

1 چهل هندوانه، چو گوی ز برجد که کردیش غلطان ز چوگان سیمین

2 نه هر یک سپهری و، از دانه هایش سعود کواکب از آن همچو پروین

3 چو پستان شیرین، پرویز شترش چو خون دل کوهکن صاف و رنگین

4 گمان سر دشمنان تو کردم بسر گشتگان بسکه بودند سنگین

1 بفرمان دارای ایران که بودش بکف تیغ رستم، بسر تاج خسرو

2 کردم رسم، سلطان جمشید پایه؛ کریم اسم، خاقان خورشید پرتو

3 شه زند، کز نام او زنده ماند؛ جهان کو بداد و دهش کرد مملو

4 کنون بندد اندر میان رشته ی در کسی کو نبودش بکف خوشه جو

1 روز و شب، این دعاست در باغم گر چه آذر نه بلبلم نه تذرو

2 تا بود سرو و گل بباغ مباد بلبل از گل جدا تذرو از سرو

1 ای رسته از شکفتگی قد و خد تو بر طرف باغ گل، بلب جویبار سرو

2 امروز، از نهال تو ریزان بر کرم در هیچ عهد اگر چه نیاورده بار سرو

3 سال گذشته، رفت سخن اینکه سالهاست تا برگرفته سایه ی خود زین دیار سرو

4 گفتی که: باغبان من آن نخل بند چین در صحن باغ کاشته پیرار و پار سرو

1 بخرام صبا سوی قم از خطه ی کاشان ای چون سخن من، حرکات تو لطیفه

2 رو تا حرم فاطمه ی موسی جعفر کآنجا فگند آهوی چین نامه زنیفه

3 و آنگاه بآن سید محمود، محمد بر گوی که ای صاحب اخلاق شریفه

4 جمعیت یاران، که نباشی تو در آنجا؛ ماند به پریشانی اجماع سقیفه

1 ایا خان زمان، کز بیم خشمت؛ کند بهرام خون آشام لاوه

2 پی اندود ایوان تو کیوان کشد از ماه نو بر دوش ناوه

3 چو خواند خطبه ی جاه تو برجیس علا گردد ز آغازش علاوه

4 تند خورشید، از خط شعاعی برای بند شمشیرت کلاوه

1 ای بسا خشم، که صد لطف عیان است ازو ای بسا لطف، که صد زخم نهان شد در وی

2 روی در هم کشم، از بوسه ی شیرین لب یار همچو مستی که کشد رو بهم ازتلخی می

3 بشکر خنده گشایم دهن از دیدن غیر همچو آن شیر که روباه ببیند از پی

آثار آذر بیگدلی

6 اثر از قطعات در دیوان اشعار آذر بیگدلی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر قطعات در دیوان اشعار آذر بیگدلی شعر مورد نظر پیدا کنید.