شنیدم ز قیصر ستمدیدهای از آذر بیگدلی قطعه 13
1. شنیدم ز قیصر ستمدیدهای
چنین گفت چون قصر قیصر نماند
...
1. شنیدم ز قیصر ستمدیدهای
چنین گفت چون قصر قیصر نماند
...
1. خوش آمد این کهن رسمم از آنان
که خود را از بزرگان میشمارند
...
1. ای که در بارگاه زیبایی
نازنینان تو را نیاز آرند
...
1. حیف و صد حیف که از کجروشیهای سپهر
بسته بر ناقه اجل، محمل درویش مجید
...
1. شکر آذر، که شب هشتم ماه آذار
دو شکفته گلم، از گلبن آمال دمید
...
1. شبی بخلوتی از چشم تنگ چشمان دور
نه هوشیار و نه مست و نه خفته نه بیدار
...
1. صبح است صبا، کوش که این نظم کنی گوش
و آنگاه زنی دامن همت بکمر بر
...
1. خلاف ظالم و ممسک، بچشم هوشمند آذر؛
بود داد و دهش، از هر چه در گیتی است خود خوشتر
...
1. صاحبا! ای ز دیدن رویت
یافته چشم اهل بینش نور
...
1. آه، که ابری سیه، بست تتق در چمن
آه که بادی خنک، کرد به گلشن عبور
...
1. الا ای نسیم سحر، پیش از آن
که خیزد به تکبیر بانگ خروس
...
1. المنه لله، که سراسر همه ایران
شد غیرت روضات جنان، رشک فرادیس
...