1 حمد بی حد آن خدای پاک را آنکه ایمان داد مشتی خاک را
2 آنکه در آدم دمید او روح را داد از طوفان نجات او نوح را
3 آنکه فرمان کرد قهرش باد را تا سزای داد قوم عاد را
4 آنکه لطف خویش را اظهار کرد بر خلیلش نار را گلزار کرد
1 سید الکونین ختم المرسلین آخر آمد بود فخر الاولین
2 آنکه آمد نه فلک معراج او انبیاء و اولیاء محتاج او
3 شد وجودش رحمة للعالمین مسجد اوشد همه روی زمین
4 آنکه یارش بد ابوبکر و عمر از سر انگشت او شق شد قمر
1 آن امامانی که کردند اجتهاد رحمت بر حق برروان جمله باد
2 بوحنیفه بود امام با صفا آن سراج امتان مصطفا
3 باد فضل حق قرین جان او شاد باد ارواح شاگردان او
4 صاحبش بویوسف القاضی شده وز محمد ذوالمنن راضی شده
1 پادشاها جرم ما را در گذار ما گنه کاریم و تو آمرزگار
2 تو نکوکاری و ما بد کردهایم جرم بیپایان و بیحد کردهایم
3 سالها در فسق و عصیان گشتهایم آخر از کرده پشیمان گشتهایم
4 روز و شب اندر معاصی بودهایم غافل از یؤخذ نواصی بودهایم
1 عاقل آن باشد که او شاکر بود و آنگهی بر نفس خود قادر بود
2 هر کهخشم خود فرو خورد ای جوان باشد او از رستگاران جهان
3 آن بود ابلهترین مردمان کز پی نفس و هوا باشد دوان
4 وانگهی پندارد آن تاریک رای خواهد آمرزیدنش آخر خدای
1 ای برادر گر تو هستی حق طلب جز بفرمان خدا مگشای لب
2 گر خبر داری زحی لایموت بر دهان خود بنه مهر سکوت
3 ای پسر پند و نصیحت گوش کن گر نجاتی بایدت خاموش کن
4 هر کرا گفتار بسیارش بود دل درون سینه بیمارش بود
1 هرکه باشد اهل ایمان ای عزیز پاک دارد چار چیز از چارچیز
2 از حسد اول تو دل را پاک دار خویشتن را بعد از آن مومن شمار
3 پاک دار از کذب و از غیبت زبان تا که ایمانت نیفتد در زیان
4 پاک اگر داری عمل را از ریا شمع ایمان ترا باشد ضیا
1 اصل ایمان هست شش چیز ای وحید با تو گویم گر بدل خواهی شنید
2 سه از آن شش با یقین خوف و رجاست پس توکل با محبت با حیاست
3 هرکرا نور یقین حاصل بود صاحب ایمان و روشن دل بود
4 هر که خوفی نبود اندر جان او ای پسر باشد ضعیف ایمان او
1 چار خصلت ای برادر در جهان پادشاهان را همی دارد زیان
2 پادشه چون در ملا خندان بود بی گمان در هیبتش نقصان بود
3 باز صحبت داشتن با هر فقیر پادشاهان را همی دارد حقیر
4 با زنان بسیار اگر خلوت کند خویشتن را شاه بی هیبت کند
1 چارچیز آمد بزرگی را دلیل هر که آن دارد بود مرد جلیل
2 علم را اعزاز کردن بی حساب خلق را دادن جواب با صواب
3 دیگر آن باشد که جوید وصل اوست وانکه از دشمن حذر کردن نکوست
4 هر که دارد دانش و عقل و تمیز اهل عقل و علم را دارد عزیز