الا ای جوهر قدسی از عطار نیشابوری خسرونامه 13
1. الا ای جوهر قدسی کجایی
نه در عرش و نه در کرسی کجایی
...
1. الا ای جوهر قدسی کجایی
نه در عرش و نه در کرسی کجایی
...
1. الا ای بلبل دستان زننده
گهی جان بخش و گه بر جان زننده
...
1. کنیزی بود قیصر را در ایوان
که بودش مشتری هندوی دربان
...
1. کنیزک را چو وقت مرگ آمد
درخت عمر او بی برگ آمد
...
1. الا ای پیک باز تیز پرواز
چو در عالم نداری یک هم آواز
...
1. الا ای قمری مست خوش آواز
ازین خاشاک دنیا خوی کن باز
...
1. بدایه گفت دل بر خود نهادم
ز پیش زخم چشم بد فتادم
...
1. چو از دایه سخن بشنود هرمز
چنان شد کان نیارم گفت هرگز
...
1. بگل گفتا که رفتم بار دیگر
ز سر گیرم هم امشب کار دیگر
...
1. الا ای درّ دریای معالی
مدار از بکر معنی حجره خالی
...