6 اثر از دفتر دوم در جوهرالذات عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر دفتر دوم در جوهرالذات عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.

دفتر دوم در جوهرالذات عطار نیشابوری

1 یکی از بایزید این باز پرسید که اینجاگه حقیقت حق توان دید

2 بچشم صورت او را میتوان یافت بگو تامن خبر یابم از آن یافت

3 جوابش داد سلطان حقیقت که او را کی توان دید از طبیعت

4 به بیرون هیچکس او را ندیدست اگرچه با همه گفت و شنیدست

1 یکی روزی بر احمد شد ابلیس سلامی کرد او بی مکر و تلبیس

2 بزاری مستمند و خوار بنشست بر سیّد عجب بی خار بنشست

3 صحابه هیچکس او را نه بشناخت بجز احمد که او اینجا سرافراخت

4 سؤالی کرد از احمد کای یگانه جوابی ده مرا هان بی بهانه

1 زهی اسرار کاینجاگاه پنهانست که از شوقش حقیقت چرخ گردانست

2 زهی اسرار کاینجا روی بنمود در عطّار اینجاگاه بگشود

3 زهی عطّار کاینجا کس ندیدست که مر عطّار را کلی بدیدست

4 حقیقت سرّ اسرار خدائی درون ماست اینجا روشنائی

1 یکی گفتست از پیران اسرار که هر کو شد ز هر کل او خبردار

2 یقین مر ذات جانان بازبیند در اینجا راز پنهان باز بیند

3 در آخر ذات اصل آید از اودید یکی گردد عیان در سرّ توحید

4 حقیقت مطلّع گردد در اسرار کند اسرار آن بر خلق اظهار

1 کنون عطّار گفتی جوهر ذات حقیقت بود کل با جمله ذرّات

2 نمودی واصل هر دوجهانی یقین شد این زمان چون جانجانی

3 تو منصوری کنون یک بین شو از ذات نظر میکن تو اندر کلّ ذرّات

4 تو منصوری اگر آگاه عشقی حقیقت دان که بیشک شاه عشقی

1 چنین گفتست اینجا بایزید او که اندر عشق دیدست دید دید او

2 که من در عشق دل بودم طلبکار نمیدیدم حقیقت دید دیدار

3 بسی در منزل جان راه کردم که تا در دل عیان آگاه گردم

4 طلب میکردم اینجاگنج جانان بسی اینجاکشیدم رنج جانان

1 الّا ای جان کنون دیدار دیدی که در کون و مکان عطّار دیدی

2 الّا ای جان تو واصل آمدی باز کنون در خود نگر انجام و آغاز

3 الّا ای جان سخن با تست از دل توئی در دل توئی مقصود حاصل

4 الّا ای جان کنون عین العیانی چه خواهی گفت در سرّ معانی

1 یکی پرسید از آن صاحب اسرار که چون بینم مر این انجام ای یار

2 کجا آغاز باشد دیگر انجام بگویم تا بیابم آن سرانجام

3 کجا است اوّلم تا بازدانم ز بعد انجام آنگه راز دانم

4 بدو گفتا اگر هستی خبردار مبین چیزی دگر در خودنظر دار

1 سؤالی کرد از من صاحب راز که دریابد مگر از خود یقین باز

2 که چون بد تا که خود میدید ابلیس یقین افتاده بُد در مکر و تلبیس

3 نمیدانست کو دانای بوداست که با جمله یقین گفت و شنود است

4 چرااندیشه کرد از بیوفائی در این شرک او زید اندر خدائی

1 یکی روزی بر احمد شد ابلیس سلامی کرد او بی مکر و تلبیس

2 بزاری مستمند و خوار بنشست بر سیّد عجب بی خار بنشست

3 صحابه هیچکس او را نه بشناخت بجز احمد که او اینجا سرافراخت

4 سؤالی کرد از احمد کای یگانه جوابی ده مرا هان بی بهانه

آثار عطار نیشابوری

6 اثر از دفتر دوم در جوهرالذات عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر دفتر دوم در جوهرالذات عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.