5 اثر از باب چهل و ششم: در معانیی كه تعلّق به صبح دارد در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب چهل و ششم: در معانیی كه تعلّق به صبح دارد در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عطار نیشابوری / مختارنامه عطار نیشابوری / باب چهل و ششم: در معانیی كه تعلّق به صبح دارد در مختارنامه

باب چهل و ششم: در معانیی كه تعلّق به صبح دارد در مختارنامه عطار نیشابوری

1 ای صبح! چو دیدی بر من سیم تنی بر عشرت ما خنده زدی بی دهنی

2 گر من بخرید می دمت از کاذب بفروختیی همه جهان بر چو منی

1 ای صبح قدم به جایگه بایدداشت در بحر فلک دم پگه باید داشت

2 گر در تابد ز صدقِ تو خورشیدت چون غوّاصان دست نگه باید داشت

1 ای صبح! جهان فروز عالم تو نیی در خنده زدن شکرفشان هم تو نیی

2 چون نیست تُرا یک صفت همدم من دم درکش و دم مده که همدم تو نیی

1 ای صبح به جز نام تو را صادق نیست زیرا که دلت چون دلِ من عاشق نیست

2 چون تو ز خورشید پشت گرم میداری با خنده دم سرد بهم لایق نیست

1 صبحا! ندمی تو تا که بندی نکنی یک روز دوای دردمندی نکنی

2 چون شمع مرا گریهٔ هر شب بس نیست گر هر روزیم ریشخندی نکنی

1 گر زلفِ بتم نیی تو ای شب بسر آی تا کی ز درازی تو کوتاهتر آی

2 وی صبح اگر از دل کُهْ میندمی یعنی که ز سنگ آخر از پرده برآی

1 دوش آن بت مستم به طلب آمده بود شب خوش میکرد آن که به شب آمده بود

2 چه سود که چون صبح وصالش بدمید جانم به وداع تن به لب آمده بود

1 بیهمدم اگر دمی زنی نقصان است زیرا که تو را همدم مطلق جان است

2 چون صبح نیافت همدمی در همه عمر دم گر چه به صدق میزنی تاوان است

1 دوش از برِ من یار گریزان میرفت ناکرده صبوح صبح خیزان میرفت

2 صبح از لبِ او خنده زنان میآمد شب از چشمم ستاره ریزان میرفت

1 ای صبح! امشب علاج دیگر نبرم گر دست به زلف آن سمن برنبرم

2 با هر سرِ موی او سری دارم من چندین سر اگر تیغ کشی سر نبرم

آثار عطار نیشابوری

5 اثر از باب چهل و ششم: در معانیی كه تعلّق به صبح دارد در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب چهل و ششم: در معانیی كه تعلّق به صبح دارد در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.