5 اثر از باب چهل و ششم: در معانیی كه تعلّق به صبح دارد در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب چهل و ششم: در معانیی كه تعلّق به صبح دارد در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عطار نیشابوری / مختارنامه عطار نیشابوری / باب چهل و ششم: در معانیی كه تعلّق به صبح دارد در مختارنامه

باب چهل و ششم: در معانیی كه تعلّق به صبح دارد در مختارنامه عطار نیشابوری

1 آوازِ خروس صبح در سمع افتاد آتش ز فروغ باده در شمع افتاد

2 برخیز و صبوح کن که چون ابرِ بهار از خندهٔ صبح گریه بر جمع افتاد

1 ای صبح مرو دم پراکنده مزن گر تیغ کشی بر من افکنده مزن

2 از هر مژه سیلی دگرم میریزی آبت ببرد گریهٔ من، خنده مزن

1 ای صبح چرا اسبِ ستیز انگیزی یعنی به دمی آتشِ تیز انگیزی

2 گر دم زنی امشب که شبِ خلوتِ ماست همچون دمِ صور رستخیز انگیزی

1 ای صبح مرا به صد عذاب اندازی کرجست طلب در آفتاب اندازی

2 از گریهٔ من همه جهان آب گرفت گر خنده زنی سپر بر آب اندازی

1 دوش از برِ من یار گریزان میرفت ناکرده صبوح صبح خیزان میرفت

2 صبح از لبِ او خنده زنان میآمد شب از چشمم ستاره ریزان میرفت

1 ای صبح اگر عزیمتِ خنده کنی حالم چو جمالِ خویش فرخنده کنی

2 دایم چو تویی همدم عیسی در دم تا بوکه دل مردهٔ من زنده کنی

1 ای صبح هنوز ماهتاب است، مخند در شیشهٔ ما یقین شراب است، مخند

2 در تیغ نهاده‌ای قلم میخندی چون جای تو تیغ آفتاب است، مخند

1 ای شب تو طریقِ زلفِ جانان داری یعنی نتوان گفت که پایان داری

2 ای صبح مرا جان به لب آمد امشب آخر نَفَسی بزن اگر جان داری

1 ای صبح دمی به خنده بگشای لبی تا باز رهم من از چنین تیره شبی

2 چون از خورشید در دل آتش داری گر درگیرد دَمِ تو نَبْوَد عجبی

1 تا کی ز شبِ دراز گریان گردم در تاریکی چو زلفِ جانان گردم

2 گر زنگی شب، چو صبح، خندان گردد من چون زنگی سپید دندان گردم

آثار عطار نیشابوری

5 اثر از باب چهل و ششم: در معانیی كه تعلّق به صبح دارد در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب چهل و ششم: در معانیی كه تعلّق به صبح دارد در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.