8 اثر از باب چهل و چهارم: در قلندریات و خمریات در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب چهل و چهارم: در قلندریات و خمریات در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عطار نیشابوری / مختارنامه عطار نیشابوری / باب چهل و چهارم: در قلندریات و خمریات در مختارنامه

باب چهل و چهارم: در قلندریات و خمریات در مختارنامه عطار نیشابوری

1 خواهی که غم از دل تو یک دم بشود میخور که چو می به دل رسد غم بشود

2 بگشای سر زلف بتان، بند ز بند، زان پیش که بند بندت از هم بشود

1 گل جلوه همی کند به بستان ای دوست دریاب چنین وقت گلستان ای دوست

2 بنشین چو ز هر چه هست برخواهی خاست روزی دو ز عیشْ داد بستان ای دوست

1 بشکفت گل تازه به بستان ای دوست بر زمزمهٔ هزار دستان ای دوست

2 میدان به یقین که تو بدین دم که دری گر جهد کنی رسید نتوان ای دوست

1 آن لحظه که از اجل گریزان گردیم چون برگ ز شاخ عمر ریزان گردیم

2 عالم ز نشاط دل به غربال کنید زان پیش که خاکِ خاک بیزان گردیم

1 جانا گل بین جامهٔ چاک آورده وز غنچه صباش بر مغاک آورده

2 می خور که صبا بسی وزد بی من و تو ما زیر کفن روی به خاک آورده

1 چون صبح دمید ودامن شب شد چاک برخیز و صبوح کن چرائی غمناک

2 می نوش دمی که صبح بسیار دمد او روی به ما کرده و ما روی به خاک

1 صبح از پس کوه روی بنمود ای دوست خوش باش و بدان که بودنی بود ای دوست

2 هر سیم که داری به زیان آر که عمر چون درگذرد نداردت سود ای دوست

1 هر روز برآنم که کنم شب توبه وز جام پیاپی لبالب توبه

2 و اکنون که شکفت برگ گل برگم نیست در موسم گل ز توبه یارب توبه

1 می خور که فلک بهر هلاک من و تو قصدی دارد به جان پاک من و تو

2 بر سبزه نشین که عمر بسیار نماند تا سبزه برون دمد ز خاک من و تو

1 زان آتشِ تر که خیمه برکِشت زنند شاید که درین دل چو انگشت زنند

2 تا از سر درد گِل کنم خاک ز اشک زان پیش که از کالبدم خشت زنند

آثار عطار نیشابوری

8 اثر از باب چهل و چهارم: در قلندریات و خمریات در مختارنامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر باب چهل و چهارم: در قلندریات و خمریات در مختارنامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.