جانا! می خور که از عطار نیشابوری مختارنامه 73
1. جانا! می خور که چون گل تازه شکفت
بلبل ره خارکش کنون خواهد گفت
1. جانا! می خور که چون گل تازه شکفت
بلبل ره خارکش کنون خواهد گفت
1. چون جلوهٔ گل ز گلستان پیدا شد
بلبل به سخن درآمد و شیدا شد
1. ای ترک قلندری شرابی در ده
جامی دو، می، از بهر خرابی در ده
1. برخیز که گل کیسهٔ زر خواهد ریخت
ابرش به موافقت گهر خواهد ریخت
1. چندان که نگاه میکنم هر سوئی
از سبزه بهشت است و ز کوثر جویی