ما رندان را حلقه از عطار نیشابوری مختارنامه 1
1. ما رندان را حلقه به گوش آمدهایم
ناخورده شراب در خروش آمدهایم
1. ما رندان را حلقه به گوش آمدهایم
ناخورده شراب در خروش آمدهایم
1. ما خرقهٔ رسم، از سرانداختهایم
سر را، بَدَلِ خرقه، درانداختهایم
1. تا دل به غم عشق تو در خواهد بود
دُردی کش و رند و در بدر خواهد بود
1. زانگه که مرا عشق تودرکار آورد
بی صبری و بی قراریم بار آورد
1. در عشق تو دین خویش نو خواهم کرد
در ترسایی گفت و شنو خواهم کرد
1. سودای توام بیدل و دین میخواهد
خمّار و خرابات نشین میخواهد
1. آن رفت که گفتمی من از زهد سخن
اکنون من و دَردِ نو و دُردی کهن
1. معشوقه نه سر،نه سروری میخواهد
حیرانی و زیر و زَبَری میخواهد
1. چون با سرو دستار نمیپردازم
دستار به میخانه فرو اندازم
1. در عشق بزرگیم به خردی بدهم
وین سرخی روی خود به زردی بدهم
1. ترسابچهای که توبه بشکست مرا
دوش آمد و زلف داد در دست مرا
1. نه در سرِ من سَرِسری بینی تو
نه میل دلم به داوری بینی تو