چون روی تو در همه از عطار نیشابوری مختارنامه 1
1. چون روی تو در همه جهان روی کراست
بی روی تو یک مو سرِ جان روی کراست
...
1. چون روی تو در همه جهان روی کراست
بی روی تو یک مو سرِ جان روی کراست
...
1. بی موی تونیست موی کس موئی راست
بی روی تو روی دگران روی و ریاست
...
1. تا روی ز زیرِ پرده بنمودی تو
صد پرده دریدی و ببخشودی تو
...
1. در کوی تو آفتاب منزل بگرفت
وز روی تو یک ذرّهٔ کامل بگرفت
...
1. ای واقعهٔ عشقِ تو کاری مشکل
خورشیدِ رُخَت فتنهٔ جان، غارتِ دل
...
1. عشقت به هزار پادشاهی ارزد
وصلِ تو ز ماه تا به ماهی ارزد
...
1. ای زلفِ تو صد دامِ ستم افکنده
جانِ همه عاشقان به غم افکنده
...
1. جانا غم عشقت دل و دینم نگذاشت
یک ذرّه گمانم و یقینم نگذاشت
...
1. زلف و رخِ تو که قصدِ جان دارندم
در هر نفسی کار به جان آرندم
...
1. ای روی چو آفتابِ تو پشت سیاه
بی پشتی تو مه ننهد روی به راه
...
1. ای پیش تو سرو و ماه پیوسته رهی
با قد چو سرو و با رخ همچو مهی
...
1. چون ماه، به قطع، آب روی تو نداشت
یک ذرّه ز آفتاب روی تو نداشت
...