در عشق تو جان قویم از عطار نیشابوری مختارنامه 25
1. در عشق تو جان قویم میباید
وز خلق تنی منزویم میباید
...
1. در عشق تو جان قویم میباید
وز خلق تنی منزویم میباید
...
1. گه جان مرا غرق ملاهی میدار
گه نفسم را به صد تباهی میدار
...
1. از بس که شدم ز عشق تو دور اندیش
اندیشه ندارم از دو عالم کم و بیش
...
1. کو هیچ رهی که پیش آن سدّی نیست
کو هیچ قبولی که درو ردّی نیست
...
1. از خود برهان مرا که بس ممتحنم
جان و تن من باش که بیجان و تنم
...
1. عشقت ز ابد تا به ازل میبینم
یک سایهٔ او علم و عمل میبینم
...
1. در عشق تو اسبِ جان بسر خواهم تاخت
پروانه صفت پای ز پر خواهم ساخت
...
1. گه در عشقت بی سر و پا میسوزیم
گه زآتش صد گونه بلا میسوزیم
...
1. افتان خیزان در ره تو میپوییم
چیزی که کسی نیافت ما میجوییم
...
1. بی روی تو چشم بر چه خواهم انداخت
بیآرزوی تو سر چه خواهم انداخت
...
1. دوش آمد و گفت اگر دل ما داری
کُل گرد چرا مذهبِ اَجزا داری
...
1. ای بی سر و بن گشته جهانی از تو
نامانده سالم دل و جانی از تو
...