شیر اجلت چو درکمین از عطار نیشابوری مختارنامه 1
1. شیر اجلت چو درکمین خواهد بود
در خاک فتادنت یقین خواهد بود
...
1. شیر اجلت چو درکمین خواهد بود
در خاک فتادنت یقین خواهد بود
...
1. گیرم که ترا لطف الاهی آمد
در ملک تو ماه تا به ماهی آمد
...
1. چون روی تو در هلاک خواهد بودن
قسم تو دو گز مغاک خواهد بودن
...
1. از آتش دل چو دود بر خواهی خاست
وز راه زیان و سود برخواهی خاست
...
1. زان پیش که در عینِ هلاکت فکنند
بفکن همه پاک، بو که پاکت فکنند
...
1. تا کی به نظارهٔ جهان خواهی زیست
فارغ ز طلسم جسم و جان خواهی زیست
...
1. گاهی به قبولِ خلق خواهی آویخت
گاهی به عصا و دلق خواهی آویخت
...
1. گر در کوهی مقیم و گر در دشتی
بر خاک گذشتگان مجاور گشتی
...
1. چون رفتنِ بیقیاس داری در پی
چندانک روی هراس داری در پی
...
1. ره بس دور است توشه بردار و برو
فارغ منشین تمام بردار وبرو
...
1. هر رنگ که ممکن است آمیخته گیر
هر فتنه که ساکن است انگیخته گیر
...
1. گیرم که جهان به کام دیدی وشدی
زلف همه دلبران کشیدی و شدی
...