رفتیم و نبود هیچ از عطار نیشابوری مختارنامه 49
1. رفتیم و نبود هیچ کس محرم ما
غم بود که بود روز و شب همدم ما
...
1. رفتیم و نبود هیچ کس محرم ما
غم بود که بود روز و شب همدم ما
...
1. ای دل همه را بیازمودیم و شدیم
بسیار بگفتیم و شنودیم وشدیم
...
1. گه دستخوشِ زمانه خواهیم شدن
گه پیشِ بلا نشانه خواهیم شدن
...
1. از آز و طمع بیخور و خفتیم همه
وز حرص و حسد در تب وتفتیم همه
...
1. هرگز ره دین براستی نسپردیم
هرگز به مراد دل دمی نشمردیم
...
1. کو تن که ز پای در فتادست امروز
کو دل که ز دیده خون گشادست امروز
...
1. از عمر گذشته عبرتی بیش نماند
وز مانده نیز حیرتی بیش نماند
...
1. چون رفتن جان پاک آمد در پیش
تن را سبب هلاک آمد در پیش
...
1. دل در سر درد شد به درمان نرسید
جان در سر دل شد و به جانان نرسید
...
1. هم کار ز دست رفت در بی کاری
هم عمر عزیز میرود در خواری
...
1. دردا که دلم را تن بَطّال بکشت
مهدی مرا به ظلم دجّال بکشت
...
1. افسوس که روزگارم از دست بشد
جان و دل بیقرارم از دست بشد
...