4 اثر از بلبل نامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر بلبل نامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عطار نیشابوری / بلبل نامه عطار نیشابوری

بلبل نامه عطار نیشابوری

1 جوابش داد بلبل کای پیمبر شراب ما ندارد جام و ساغر

2 مرا مستی ار آن صهبای معنی است که جامش را شراب از آب طوبی است

3 دلم پروای آن پروانه دارد که شمعش جز به خود پروا ندارد

4 کسی کو عاشق دیدار باشد همیشه تا سحر بیدار باشد

1 جوابش داد و گفت ای چشمهٔ نور ز رخسار تو بادا چشم بد دور

2 چه گویم با که گویم این حقیقت زبان وهم کی داند طبیعت

3 که باشند این دو سه پژمرده دلها بمانده پایشان در آب و گلها

4 طمع از دام و دانه نابریده شراب وصل دلبر ناچشیده

1 تو سیمرغی و یک مرغت هنر نیست چو مرغان اندرین راهت گذر نیست

2 تو تا کی در درون خانه گردی بمیدان آی اگر مرد نبردی

3 به دریای عدم رفتی چو ماهی بصحرای وجود آ گر تو شاهی

4 حریف مجلس عشاق میباش بجام شوق اومشتاق میباش

1 بیا ای هدهد صاحب هدایت چه داری تا خبر از هر ولایت

2 قباپوشی ولی دردی نداری گله داری ولی مردی نداری

3 ز تن بیرون کن و کن خاک بر سر قبائی بی بقا تاج مزور

4 کسی باشد سزای تاجداری که باشد در تبارش شهریاری

1 به نزد خانهٔ دستور کشور وثاقی مختصر بگرفت بی در

2 همی مالید سالی بیشتر عور تن خود را بدان دیوار دستور

3 ز نزدیکان یکی می‌دید از دور به عالم فاش گشت این راز مستور

4 وزیر شهر شروان مرد را گفت چه مقصود است ترا بر خاک ما خفت

1 شنیدستم که در عهد گذشته امیری بود والی عهد گشته

2 بسی نیک و بد عالم بدیده ز هر دانا دلی پندی شنیده

3 پسر را گفت تا گردی تو پیروز اگر دانا دلی پندی بیاموز

4 خردمندان بهشیاری دهند پند نگیرد بی خرد پند از خردمند

1 به طوطی گفت ای مرغ شکرخوار تو هرگز بودهٔ با من جگرخوار

2 فصاحت می‌فروشی بی ملاحت ملاحت باید آنگه بس فصاحت

3 تو را گر طبع زیرک یار دیدند به قهر از صحبت یاران بریدند

4 چو استاد سخن بگشاد چشمت بروی آینه افتاد چشمت

1 خداوندا توئی دانای عالم ز عالم برتری و از جان عالم

2 نه گیتی بود نی ابلیس و آدم نه عالم بود و نی ذرات عالم

3 تو آن پروردگار کردگاری که بی حبر و قلم صورت نگاری

4 به دست خود گل آدم سرشتی به سر بر سرگذشت ما نوشتی

1 به دیوان آمدند مرغان چو دیوان همی کردند پر از آشوب دیوان

2 چو بلبل را بدیدند لال گشتند در آن حالت همه از حال گشتند

3 سلیمان گفت بلبل را کجائی چرا در معرض مرغان نیایی

4 چرا خاموش گشتی ای سخندان ز لعل خود بر افشان دُرّ و مرجان

1 برو طاوس شهوت را ببر سر که بوی آرزویت می‌برد سر

2 ز رنگین خانهٔ شهوت بپرهیز ز بند آرزوی خویش برخیز

3 چو رنگ شهوت بی رنگ گردد همه عالم به چشمت تنگ گردد

4 درون خانهٔ جانت سیاه است چه سود ار بر سرت زرین کلاه است

آثار عطار نیشابوری

4 اثر از بلبل نامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر بلبل نامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.