4 اثر از بلبل نامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر بلبل نامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عطار نیشابوری / بلبل نامه عطار نیشابوری

بلبل نامه عطار نیشابوری

1 ز مرغان چون سلیمان قصه بشنید بتندید و ببالید و بجوشید

2 یکی از خشم آتش را برافروخت گهی بر آب و آتش را فرو سوخت

3 همان دم باز را فرمود هان زود برو چون آتش و باز آی چون دود

4 به بین خود تا چه مرغ است آنکه مرغان ز دست او همی دارند افغان

1 چو باز آمد به درگاه سلیمان صف اندر صف کشیده جمله مرغان

2 سر خود بر زمین بنهاد بلبل کمر بسته زبان بگشاد بلبل

3 سپاس پادشه کرد و دعا گفت سلیمان را بسی مدح و ثنا گفت

4 تو آن شاهی که مار و مور و انسان دد ودام و پری داری به فرمان

1 شبی موشی طلب می‌کرد روزی چو موران پا نهاده بهر روزی

2 بگرد خانهٔ خمار گردید ز بهر گندم و گندم نمی‌دید

3 شراب ناب دید استاده در خم بخورد آن باده را از حرص گندم

4 دو سه باده بخورد و مست شد گفت ندارم من بمردی در جهان جفت

1 بیا ای مرغ رنگین جامه بی بو سر ترکانه داری پای هندو

2 تنی پوشیده داری جان عریان لب پرخنده داری چشم گریان

3 ز روی آینه نزدودهٔ زنگ لباس آینه کردی بصد رنگ

4 اگر زر می‌کند آهن زر اندود نگیرد آهن از زر رنگ نابود

1 بشرح جان اگر ادراک داری قدم بر فرق هفت افلاک داری

2 وگرنه با تو گفتم شرح اسرار بود چون پیش اخشم بوی گلزار

3 چه سود آید ازین آیینه داری که پیش چشم کور آیینه داری

4 تو شهبازی و مرغان خشم و شهوت بپایت برنهادند بند غفلت

1 به بلبل گفت هدهدکای پریشان چرا کردی تو بیدادی بدیشان

2 مکن بی علمی ای دین داده بر باد که بی علمی کند بر جمله بیداد

3 درون خسته دل مخراش و مخروش چو دیگ پخته شو تا کی زنی شوش

4 چو عشق دلبران گنج روانست چنان بهتر که اندر دل نهانست

1 مگر بیهوده هان ای موش خاموش چو افتادی در آتش در همی جوش

2 خلاف شرع و دین کردی شدی مست اگر خونت بریزم جای آن هست

3 مرا استاد پندی داد نیکو کز آن پند آمدم فرخنده مه رو

4 مرا گفتا که تو بیرون مبر سر اگر فیلی و خصم از پشه کمتر

1 شنیدستم من از پیر فتوت به مکتب خانهٔ شهر مروت

2 زبان حال و رأی کسوت قال بیاموزد نبی از عقل فعال

3 مثال خوش ترا خواهم نمودن که صد دولت ترا خواهد گشودن

4 بفرما تا بیارند مرد استاد یکی آیینهٔ سازند ز پولاد

1 شنید ستم من از پیر خردمند جوانی در مغاک کوه الوند

2 گرفته گوشهٔ بی توشه و نوش چو مرد حیدری گشته نمد پوش

3 چو سیمرغ از پس کوه قناعت قرین در وحدت ودور از جماعت

4 ز ناپاکی خود دل پاک شسته ز خود برخاسته در خود نشسته

1 شنید ستم که در دور سلیمان که بد دیو و پری او را بفرمان

2 نشسته بود روزی بر سر تخت سعادت یاور و اقبال با تخت

3 شدند مرغان بدرگاه سلیمان بر آورده ز دست بلبل افغان

4 بنالیدند چو نای و می زدند چنگ گهی بر سر گهی بر سینهٔ تنگ

آثار عطار نیشابوری

4 اثر از بلبل نامه عطار نیشابوری در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر بلبل نامه عطار نیشابوری شعر مورد نظر پیدا کنید.