5 اثر از ملحقات در دیوان اشعار اسیری لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ملحقات در دیوان اشعار اسیری لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.

ملحقات در دیوان اشعار اسیری لاهیجی

1 ای دل بیا بکوی خرابات جا کنیم با پیر میفروش بجان اقتدا کنیم

2 بر آستان پیر خرابات سرنهیم بر عهد بندگی و ارادت وفا کنیم

3 خود را ز قید زهد و ریایی برون بریم باشد کزان کدورت دل را صفا کنیم

4 با شاهد و شراب دمی همدمی شویم خود را به بیخودی بخدا آشنا کنیم

1 یار در جانست و جان جویان که آن جانان کجاست دل بدلبر همدم و پرسان ز جان کان جان کجاست

2 ای دل غافل چه مینالی ز درد فرقتش من چو در عین وصالم آخر این هجران کجاست

3 می نماید عکس رخسارش ز مرآت جهان حسن او پیداست از عالم بگو پنهان کجاست

4 یار در دل ساکن است ای جان چرا سرگشته ای هر طرف جویی خبر کان منزل جانان کجاست

1 ما دو عالم را همه لا دیده ایم لا چه باشد جمله الا دیده ایم

2 در لباس جمله ذرات جهان مهر روی او هویدا دیده ایم

3 نور خورشید جمال او عیان از همه پنهان و پیدا دیده ایم

4 هر که ره یابد ببزم وصل دوست هردمش عیدی مهنا دیده ایم

1 جام جهان نما دل انسان کامل است مرآت حق نما بحقیقت همین دل است

2 دل مخزن خزاین سرالهی است مقصود هر دو کون ز دل جو که حاصل است

3 مهر جمال دوست ز هر ذره عیان بیند دلی که با مه رویش مقابل است

4 محروم شد ز دولت و از عمر برنخورد هرکس که او ز لذت دیدار غافل است

1 ای مهر تو کرده خانه در جان و دلم بسرشته غم عشق تو در آب و گلم

2 از بهر نثار تو ندارم چیزی جز جان و دلی ازین بغایت خجلم

1 ای دل ز جفای او چو نالی هر دم کز ناله بخاطرش نشیند گردم

2 در جان غم عشق او نهان باید داشت تا بردگران عیان نگردد دردم

1 تا عشق تو خیمه زد بصحرای دلم بگرفت سپاه غم سراپای دلم

2 از لشکر غم چو ملک دل گشت خراب جان نعره زند که وا دلم وای دلم

1 کافر عشقم مسلمان نیستم بت پرستم اهل ایمان نیستم

2 رندم و آزاده از خلد و جحیم در هوای حور و غلمان نیستم

3 فرد و یکتاام براه عشق یار همچو زاهد از دورنگان نیستم

4 حق پرستم نه چو زاهد خودپرست مؤمنم از بت پرستان نیستم

1 آئینه خدا بخدا مرتضی علیست گنج بقا و نور لقا مرتضی علیست

2 مشکل گشا بقول سلونی ولو کشف معجزنما بروز وغا مرتضی علیست

3 صاحب لوای منزلت قربت و وصال مسندنشین ملک دنا مرتضی علیست

4 خورشید آسمان ولایت ولی حق خیرالوری و نور هدی مرتضی علیست

1 دوش اندر بزم وصل یار بودم تا به روز شب همه شب مست آن دیدار بودم تا به روز

2 بی‌رقیب و مدعی در گلشن عیش و طرب هم‌نشین با آن گل بی‌خار بودم تا به روز

3 گه‌گهی در خواب مستی بی‌خود و گاهی دگر در هوای روی او بیدار بودم تا به روز

4 با خیال چشم مخمورش چو رند می‌پرست یک دو دم مست و دمی هشیار بودم تا به روز

آثار اسیری لاهیجی

5 اثر از ملحقات در دیوان اشعار اسیری لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر ملحقات در دیوان اشعار اسیری لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.