مائیم منزه از قیود ملکوت از اسیری لاهیجی رباعی 13
1. مائیم منزه از قیود ملکوت
هستیم مقدس از صفات جبروت
...
1. مائیم منزه از قیود ملکوت
هستیم مقدس از صفات جبروت
...
1. هر لحظه جمال دوست دیدن چه خوش است
زان لب سخن بوسه شنیدن چه خوش است
...
1. تاجی ز خیال وصل تو در سرماست
پیراهن درد هجر تو در برماست
...
1. درد تو دوای این دل رنجورست
وصل تو شفای جان هر مهجورست
...
1. جانی که همای عالم قدس بدست
درمانده بدام شهوت و حرص شدست
...
1. سرمایه عمر من بسودای تو رفت
نقد دو جهان مرا بیغمای تو رفت
...
1. از نور تجلی تو عالم پیداست
ذرات جهان ز مهر رویت شیداست
...
1. تا دل بجفای عشق تو خو کردست
صد کوه بلا به پیش او چون گردست
...
1. پیوسته مرا از او جگر پرخونست
یک لحظه نپرسید که حالت چونست
...
1. آنجا که منم نه ذات باشد نه صفات
نه انجم و افلاک و عناصر نه جهات
...
1. ظاهر ز مظاهر جهات ذات منست
گر علوی و سفلی است و گر جان و تنست
...
1. نور رخت از ظلمت زلفت پیداست
لیکن نظر چنین نصیب داناست
...