50 اثر از غزلیات در دیوان اشعار اسیری لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار اسیری لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار اسیری لاهیجی

1 می نماید هر زمان حسن دگر دلدار ما تا نباشد جز طلبکاری بعالم کار ما

2 در حقیقت شد بهشت عاشقان دیدار دوست جز وصال و فرقت او نیست نور و نارما

3 حسن او پیداست ما محجوب هستی خودیم شد حجاب روی جانان پرده پندار ما

4 در لباس هر چه بینی آن پری رورو نمود نیست عالم غیر مرآت جمال یار ما

1 گر وصال دوست میخواهی دلا از مقام کفر و ایمان برتر آ

2 تا تو بیگانه نخواهی شد ز خود با خدای خود نگردی آشنا

3 پاکباز و پاک رو گر نیستی کی تو برخوردار باشی از لقا

4 با می و معشوق باشد هم نفس هرکه شد خاک ره رندان چو ما

1 در باز شد ز میکده ناموس و نام را ساقی صلای باده بگو خاص و عام را

2 مست و خراب و بیخودم ای پیر می فروش بنمای راه میکده مستان جام را

3 دریاب ساقیا بدو جامی دگر مرا هشیار ساز بیخود مست مدام را

4 دوران بکام ماست بده باده ساقیا از من مپرس هیچ حلال و حرام را

1 بهوای روی جانان دل و جان ماست شیدا ز خیال زلف مشکین بسرم هزار سودا

2 ز شراب عشق مستم ز خمار عقل رستم چکنم صلاح و تقوی چو شدم بعشق رسوا

3 چو ز لوح دل بشستی همه نقوش اغیار ز پس حجاب عزت رخ یار شد هویدا

4 ز شراب وصل جانان همه کاینات مستند تو ز بیخودی نداری خبری ز مستی ما

1 ای دوست نقاب زلف بگشا بی پرده بما جمال بنما

2 حیفست جمال ذات مطلق مخفی شده در صفات و اسما

3 رخسار تو گر نقاب برداشت هر ذره نمود مهر والا

4 در کسوت صورتست و معنی پیوسته جمال دوست پیدا

1 تا جان مرا شد بغم عشق تولا کردم ز قرار و خرد و صبر تبرا

2 با چاشنی عشق برابر نتوان کرد نه آرزوی دنیی و نه لذت عقبی

3 در هر دو جهان از هوس دیدن رویت عاشق نکند جز بسر کوی تومأوی

4 ذرات دو عالم همه مست می عشقند در بزم شهود تو نه ادناست نه اعلا

1 ما می پرست یار و جهان می پرست ما مامست عشق و کون ومکان بوده مست ما

2 جنب وجودم از می توحید حق پرست زاهد مکن بسنگ ملامت شکست ما

3 در ملک عشق منصب ما بین چو شد بلند ماپست یارو جمله جهان گشته پست ما

4 هر ماهیی که بود درین بحر بی کران موج کرم فکند تمامی بشست ما

1 کونین قطره ایست ز دریای ذات ما افهام قاصرند ز کنه صفات ما

2 از غیر من چو نام و نشان نیست در جهان اسم و صفات ما شده مجلای ذات ما

3 بیخو است روبروی من آورد بت پرست هرگه که کرد سجده لات و منات ما

4 گر مرده بود زنده جاوید شد چو خضر هرکس که خورد جرعه ز آب حیات ما

1 ای شاهبازکبریا زین ظلمت آباد هوا برکش مرا سوی علا تا باز بینم آن لقا

2 شاید شوم دنگ و دلو در پرتو رخسار او فارغ شوم از جست و جو خوش وارهم زین قیدها

3 بیرون کنم بیگانه را در واکنم میخانه را خوش در کشم پیمانه را با آن حریف آشنا

4 در بزم یار ماه رو نوشم می بی رنگ و بو با بانگ سازوهای وهو مستانه گویم تن تلا

1 جامه بیگانگی پوشید یار آشنا تا تواند عشق ورزیدن بهر شاه و گدا

2 گاه پوشد کسوت لیلی گهی مجنون شود گاه معشوق و گهی عاشق نماید خویش را

3 گفت صوفی عاشق و معشوق جز یک ذات نیست عارفش گفتا صواب و جاهلش گفتا خطا

4 یک حقیقت بر مراتب طالب و مطلوب شد گر تو دانایی یکی دان راه و رهرو، رهنما

آثار اسیری لاهیجی

50 اثر از غزلیات در دیوان اشعار اسیری لاهیجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار اسیری لاهیجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی