آثار اسدی توسی

صفحه 2 از 16
16 اثر از گرشاسپ‌نامه اسدی توسی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر گرشاسپ‌نامه اسدی توسی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار اسدی توسی / گرشاسپ‌نامه اسدی توسی

گرشاسپ‌نامه اسدی توسی

1 ز کردار گرشاسب اندر جهان یکی نامه بُد یادگار از مهان

2 پر از دانش و پند آموزگار هم از راز چرخ و هم از روزگار

3 ز فرهنگ و نیرنگ و داد و ستم ز خوبّی و زشتیّ و شادّی و غم

4 ز نخجیر و گردنفرازی و رزم ز مهر دل وکین و شادی و بزم

1 سراینده دهقان موبد نژاد ز گفت دگر موبدان کرد یاد

2 که بر شاه جم چون بر آشفت بخت به ناکام ضحاک را داد تخت

3 جهان زیر فرمان ضحاک شد ز هر نامه ای نام جم پاک شد

4 چو بگرفت گیتی به شاهنشهی فرستاد نزد شهان آگهی

1 بدین کار ما گفت یزدان گوا چنین پاک جانهای فرمانروا

2 همین تار و روشن شتابندگان همین چرخ پیمای تابندگان

3 ببستش به.پیمان و سوگند خویش گرفتش ز دل جفت و پیوند خویش

4 پس از سر یکی بزم کردند باز به بازیگری می ده و چنگ ساز

1 چنان تند و خودکام گشتی که هیچ به کاری در از من نخواهی بسیچ

2 ز سر تاج فرهنگ بفکنده ای ز تن جامهٔ شرم برکنده ای

3 نگویی مرا کز چه این روزگار گریزانی از من چو کاهل ز کار

4 دو چشم ترا دیدنم سرمه بود کنون از چه گشتست آن سرمه دود

1 چو گلرخ به پایان نُه بُرد ماه نهانی ستاره جدا شد ز ماه

2 پسر زاد یکی که گفتیش مهر فرود آمد اندر کنار از سپهر

3 به خوبی پریّ و ، به پاکی هنر به پیکر سروش و ، به چهره پدر

4 دل و جان جم گشت ازو شادکام نهاد آن دلفروز را تور نام

1 بر اورنگ بنشست شیدسب شاد به شاهی دَرِ داد و بخشش گشاد

2 یکی پورش آمد ز تخمی بزرگ به رسم نیا نام کردش طورگ

3 چو شد سرکش و گرد و دهسال گشت به زور از نیا وز پدر در گذشت

4 یلی شد که در خَمّ خام کمند گسستی سر زنده پیلان ز بند

1 چو بختش به هر کار منشور داد سپهرش یکی نامور پور داد

2 بدان پورش آرام بفزود و کام گرانمایه را کرد گرشساب نام

3 به خوبی چهر و به پاکی تن فروماند از آن شیرخوار انجمن

4 به روز نخستین چو یک ماهه بود به یک مه چو یک ساله بالا فزود

1 همان سال ضحاک کشورستان ز بابل بیامد به زابلستان

2 به هندوستان خواست بردن سپاه که رفتی بدان بوم هر چندگاه

3 درِ گنج اثرط سبک باز کرد سپه را به نزل و علف ساز کرد

4 بزد کوس و با لشکر و پیل و ساز سه منزل شد از پیش ضحاک باز

1 تبیره زنان لشکر آراسته به دشت آمد و گرد شد خاسته

2 سران سوی بازی گرفتند رای ببستند پیلان جنگی سرای

3 به آماج و ناورد و مردی و زور نمودند هر یک دگرگونه شور

4 برون تاخت گرشاسب چون نرّه شیر یکی بور چوگانی آورده زیر

آثار اسدی توسی

16 اثر از گرشاسپ‌نامه اسدی توسی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر گرشاسپ‌نامه اسدی توسی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی