4 اثر از تصنیفها عارف قزوینی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر تصنیفها عارف قزوینی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار عارف قزوینی / تصنیفها عارف قزوینی

تصنیفها عارف قزوینی

عارف قزوینی گریه را به مستی را در شکایت از زمامداری ناصرالملک که در آن زمان نایب‌السلطنه احمدشاه بود (سال ۱۳۲۸ ه.ق)، تصنیف کرده است. ,

2 گریه را به مستی بهانه کردم شکوه ها ز دست زمانه کردم

3 آستین چو از چشم برگرفتم جوی خون به دامان روانه کردم

4 از چه روی، چون ارغنون ننالم از جفایت ای چرخ دون ننالم

1 «ژیان» هاف هافو شو هاف کن ببینم برای هاف سینه صاف کن ببینم

2 پس از هاف هاف شد هاف با قرائت اداء از مخرج ناف کن ببینم

3 اگر خواهی که جنس خر نبینی قرق از قاف تا قاف کن ببینم

4 طرفدار قجر شد ضد جمهور جدل با این دو سر قاف کن ببینم

1 از خراسان در اعصار شد دو نار پدیدار

2 روح آن شاد، زنده این باد روح آن شاد، زنده این باد

3 ما از امرش تا که جانی

4 هست باقی سرنتابیم

1 رحم ای خدای دادگر کردی نکردی ابقا به اعقاب قجر کردی نکردی

2 از این سپس میدان شاهان جهان را گر از حلب تا کاشغر کردی نکردی

3 پیش ملل شرمندگیمان کُشت زین روی ما را از این شرمنده تر کردی نکردی

4 در کینه خواهی خرابی های ایران ما را به شه گر کینه ور کردی نکردی

عارف بنا به آنچه در دیوانش نوشته این تصنیف را پس از جدایی از «دوست وفادارش» استادعلی‌محمد معمارباشی بین قم و اصفهان ساخته است (سال ۱۳۲۹ ه.ق). ,

2 از کفم رها، شد قرار دل نیست دست من، اختیار دل

3 هیز و هرزه گرد، ضد اهل درد گشته زین در آن در مدارد دل

4 بی شرف تر از دل مجو که نیست غیر ننگ و عار، کار و بار دل

1 ننگ آن خانه که مهمان ز سر خوان برود (حبیبم) جان نثارش کن و مگذار که مهمان برود (برود)

2 گر رود «شوستر» از ایران رود ایران بر باد (حبیبم) ای جوانان مگذارید که ایران برود (برود)

3 بجسم مرده جانی، تو جان یک جهانی تو گنج شایگانی، تو عمر جاودانی

4 ***** *****

1 امروز ای فرشتۀ رحمت، بلا شدی خوشگل شدی، قشنگ شدی، دلربا شدی

2 پا تا به سر کرشمه و سر تا به پای ناز زیبا شدی، لوند شدی، خوش ادا شدی

3 خود ساعتی در آینه اطوار خود ببین من عاجزم از این که بگویم چه ها شدی

4 به به چه خوب شد که گرفتار چون خودی گشتی و خوبتر که تو هم مثل ما شدی

1 رحم ای خدای دادگر کردی نکردی ابقا به فرزند بشر کردی نکردی

2 بر ما در خشم و غضب بستی نبستی جز قهر اگر کار دگر کردی نکردی

3 طاعون،وبا،قحطی، بگو دنیا بگیرد یک مشت جو گر بارور کردی نکردی

4 آتش گرفت عالم ز گور بوالبشر بود صرف نظر گر زین پدر کردی نکردی

1 نمی دانم چه در پیمانه کردی (جانم) تو لیلی وش مرا دیوانه کردی

2 چه شد اندر دل من جا گرفتی (جانم) مکان در خانۀ ویرانه کردی

3 ای تو تمنای من، یار زیبای من، توئی لیلای من مرا مجنون صفت دیوانه کردی

4 زدی از هر طرف آتش چو شمعم مرا بیچاره چون پروانه کردی

1 بلبل شوریده فغان می کند شکوه ز آشوب جهان می کند

2 دامن گل گشته ز دستش رها ناله و فریاد و امان می کند

3 باد خزان پیرهن گل درید دامن گل شد ز نظر ناپدید

4 سرو چو یعقوب از این غم خمید غصه قد سرو، کمان می کند

آثار عارف قزوینی

4 اثر از تصنیفها عارف قزوینی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر تصنیفها عارف قزوینی شعر مورد نظر پیدا کنید.