یافت احوال جهان رونق از انوری ابیوردی قصیده 198
1. یافت احوال جهان رونق جاویدانی
چرخ بنهاد ز سر عادت بیفرمانی
1. یافت احوال جهان رونق جاویدانی
چرخ بنهاد ز سر عادت بیفرمانی
1. دلم ای دوست تو داری دانی
جان ببر نیز که میبتوانی
1. اختیار سکندر ثانی
زبدهٔ خاندان عمرانی
1. ای عاقلهٔ چرخ به نام تو مباهی
نام تو بهین وصف سپیدی و سیاهی
1. ای بر سر کتاب ترا منصب شاهی
منشی فلک داده بر این قول گواهی
1. زهی بگرفته از مه تا به ماهی
سپاه دولت پیروز شاهی
1. ای برده ز شاهان سبق شاهی
با تو همه در راه هواخواهی
1. با خاک در تو آشنایی
خوشتر ز هزار پادشایی
1. خرد را دوش میگفتم که ای اکسیر دانایی
همت بیمغز هشیاری همت بیدیده بینایی
1. ای ملک ترا عرصهٔ عالم سرکویی
از ملک تو تا ملک سلیمان سرمویی
1. ای خداوندی که مقصود بنیآدم تویی
کارساز دولت و فرمانده عالم تویی