ایا از میرزا آقاخان کرمانی نامهٔ باستان 95
1. ایا ملک ایران انوشه بزی
همیشه زتو دور دست بدی
کجات از میرزا آقاخان کرمانی نامهٔ باستان 96
1. کجات آن همه رسم و آیین و راه؟
کجات افسر و گنج و ملک و سپاه؟
تو از میرزا آقاخان کرمانی نامهٔ باستان 97
1. تو ای گاه و دیهیم شاهنشهی
که بی تو مبادا مهی و بهی
کنون از میرزا آقاخان کرمانی نامهٔ باستان 98
1. کنون ای مرا ملت هوشمند
چرایید در چاه غفلت نژند؟
بترس از میرزا آقاخان کرمانی نامهٔ باستان 99
1. بترس ای جهان جوی ایران خدای
که بعد از تو خیزند مردم به پای
تو از میرزا آقاخان کرمانی نامهٔ باستان 100
1. تو تا باشی ای خسرو نامور
مرنجان کسی را که دارد هنر
ندیدی از میرزا آقاخان کرمانی نامهٔ باستان 101
1. ندیدی تو این خامه ی تیز من؟
نیندیشی از کلک خونریز من؟
به از میرزا آقاخان کرمانی نامهٔ باستان 102
1. به ایران مباد آن چنان روز بد
که کشور به بیگانگان اوفتد
سزد از میرزا آقاخان کرمانی نامهٔ باستان 103
1. سزد گر ازین حال عبرت بری
گزینی تو، رسم و ره مهتری
چو از میرزا آقاخان کرمانی نامهٔ باستان 104
1. چو آمد به بن این کهن داستان
بنامیدمش نامه ی باستان