3 اثر از شورشنامه در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر شورشنامه در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.

شورشنامه در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی

1 چه نشتی که رانئا زن خیننه ایواره مچاپن کور سیننه

2 خنقای دامن میشه تل خاک تواته گرفتن به قصد هلاک

3 بوم تمبیره مه غیکم دورو وری تو که اومادنه روبرو

4 بوای نازنینته کور شد اجاق ببرزی قلا در تو قاب و قچاق

1 نشستی بایوان ونازی ببخت ندانی که وارون شدت تخت و بخت

2 توئی خفته اکنون بچرم پلنک ندانی که بر سینه ات خورده سنگ

3 بمغز افکنی گرمی باده را نداری خبر حکم شهزاده را

4 هلا غرقه در خون شود پیکرت بکوبند این قلعه را بر سرت

1 چه بانو نیوشید پیغام او درافتاد لرزه بر اندام او

2 بغرید همچو یکی ماده شیر نظر کرد در روی او خیر خیر

3 که اینان کجا مرد کار منند اگر شیر نر، شیر خوار منند

4 مرا عار باشد از اینان گریز ندارم بدل هیچ باک از ستیز

1 محمد بدو گفت مخروش هیچ که دشمن نیارد در اینجا بسیج

2 من آنم که خود آزمودی مرا شناسیده زین پیش بودی مرا

3 بخاطر نداری مگر سال پار فکندم تن خود ز بام حصار

4 فروشد بخون دیده روشنم بر تیره دشمن نترسد تنم

1 چو بشنید بانو چنین داستان بدو گفت احسنت ایا پهلوان

2 که گشته است گیتی به ما ترشرو ببرد است دندان بخونمان فرو

3 بداندیش را بخت رام آمده است زمانه عدو را بکام آمده است

4 چه خوش گفتی ای پهلوان هژبر که خورشید باشد به تاریک ابر

1 در این کار بودند کارآگهان که ناگاه جاسوسی آمد نهان

2 فرود آمد آنجا به مانند پیک بگفتا که خانم سلام علیکم

3 نشستیه تا کی چنین بی خبر جارجار بلینگ آماده پشت در

4 قلاتنه حالا خراب مکنن خالزا ممدن کباب مکنن

1 رسیدند گردان خونخوار یل نشان شد تنت پیش تیر اجل

2 کنون حکم و مأمور سلطان رسید فراوان سپاه از فراهان رسید

3 برون آمدستند از خانقاه شود روز روشن بچشمت سیاه

4 بکوبند بالا و پست تو را ببرند زین خانه دست ترا

1 چو بانو شنید این حکایت تمام تو گفتی نشاندند زهرش بکام

2 چنین گفت با پهلوانان خویش مدارید اندیشه از جان خویش

3 شما باید از بردن مال و رخت دریغی نسازید و کوشید سخت

4 مبادا که مالم به یغما رود کنم موی و کس ناله ام نشنود

1 پس آنگه در ایوان خود بنگریست برآورد آهی و از جان گریست

2 ندانستم ای خانه ویران شوی ابا خاک تاریک یکسان شوی

3 ندانستم این گنبد لاژورد کند روی سرخم بدینگونه زرد

4 ندانستم این چرخ کین آورد ستاره به خونم کمین آورد

1 از آن سو فرنگیس ژولیده موی خروشیده جان و خراشیده روی

2 بزد قفلی از آهن اندر حصار که دشمن نیارد بدان سو گذار

3 پس آنگه بر آمد به بالای بام فروزنده مانند ماهی تمام

4 بدست اندرش دست بلقیس زار خروشان و جوشان چو ابر بهار

آثار ادیب الممالک فراهانی

3 اثر از شورشنامه در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر شورشنامه در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.