نام محمودش از ادیب الممالک فراهانی مفرد 13
1. نام محمودش که محمودست بشمر پس بگو
عاقبت محمود سوی احمد محمود شد
1. نام محمودش که محمودست بشمر پس بگو
عاقبت محمود سوی احمد محمود شد
1. قبلهگاها سال و ماهت تا ابد فرخنده باد
دشمنت در گریه و لعل لبت در خنده باد
1. حق تعالی مر ترا آورده از ایران پدید
همچو نادرشاه از افشار و تیمور از تتر
1. ای کودک نوزاده که پیران جهان را
تعلیم کنی دانش و تلقین کنی اسرار
1. می رسانم به عز عرض حضور
بنده ی زار مضطر مهجور
1. به غیر از غمزه و حسن و لطافت خوبرویان را
هزاران نکته میباید که جز عاشق نداند کس
1. گریه مینا، نگر به چشم ترش بین
ناله بربط شنو به داد دلش رس
1. از کلام و خنده دشنام و گله، ضرب و کنایت
شور و شیرین تند و تلخ و ترش و تیز است آن زبانش
1. از دیر نخواهم رفت در کعبه که میدانم
در دیر و حرم قبله است محراب دو ابرویش
1. رفیق من مه من یار من جعلت فلاک
گرم تو دوستی از دشمنان ندارم باک
1. مطاعا، مشفقا تا چند غفلت داری از حالم
ببین دور از درت گیتی پریشان کرده احوالم
1. خداوندگارا تو را در دو عالم
به اورنگ اقبال خواهم مسلم