15 اثر از غزلیات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی

1 چون پدرم باغ خلد داد به خشتی ما به بهشتی فروختیم بهشتی

2 خاک وطن را بظلم و جور سرشتیم زانکه در او نیست مرد پاک سرشتی

3 ما به بهشتی شدیم و مسلم و ترسا بهر بهشتی به کعبه ای و کنشتی

4 حاصل تحصیل علم و دانش ما شد یاری و جام شرابی و لب کشتی

1 ای فلک لاجورد گر بزمین بنگری تن بتواضع دهی سر بسجود آوری

2 چرخی بینی بخاک مطلع جانهای پاک گشته در آن تابناک مهر و مه و مشتری

3 روضه فردوس را نیست بر او افتخار خرگه افلاک را نیست ازو برتری

4 چون بگه نفخ صور یبعث من فی القبور فرش وی از زلف حور فرش جنان عبقری

1 زهی کاخ سرفراز که چرخ معلقی ز رشکش کند طراز ز دیبای ازرقی

2 بنزد من این رواق بود بر زنه طباق کنم ثابت این سخن ببرهان منطقی

3 ازیرا که آسمان بتازد ز آفتاب کند چرخ آفتاب در این بام جوسقی

4 اگر کرده ماه و مهر ز نور و شعاع چهر بشطرنج نه سپهر وزیری و بیدقی

1 باشد دوشنبه موعد دیدار آن پری میدان جان فشانی و بازار دلبری

2 دلال عشق و یار خداوند مالدار بوسه متاع و هوش ثمن روح مشتری

3 روزی است بس مبارک و فرخنده آنچنان کانروز را سزد که تو از عمر نشمری

4 باد صبا براه عروسان نوبهار وز سبزه گسترد بزمین فرش عبقری

1 اگر یک تن به گیتی درد یاران را طبیبستی خداوند محبت شاه مهرویان حبیبستی

2 ز صوت عندلیب اندر چمن جانها برقص آید مگر در وصف او سرگرم دستان عندلیبستی

3 گر او را بر فلک جانیست یا رب از چه رودایم رخش چون آفتاب و پنجه چون کف الخضیبستی

4 چنان آویختم در دامن مهرش که پنداری ز حلق کودکان آویخته عود الصلیبستی

1 تاریک شد جهان ز ملال نظرعلی دریا کریست خون ز خیال نظرعلی

2 ابر آورد قطیفه زنهار در کنار گوید منم مصدق حال نظر علی

3 مرغ آورد بدیعه شوریده آشکار کز من شنو جواب و سئوال نظرعلی

4 کوه از کنار خویش یم خرده ساز کرد در شستن حرام و حالا نظرعلی

1 ماه من بر برگ سوری ازغوان ساید همی وز دل سیمین صدف یاقوت تر زاید همی

2 بسدین درجش عقیق و لعل و مرجان پرورد باده گلگون بسیمین جام بپیماید همی

3 حریتم زان پسته خندان که ماهی چند روز با دل خونین لب اندر خنده بگشاید همی

4 حقه سیمش چو چشان منستی کز فراق بر گل سوری عقیق سوده پالاید همی

1 ای ملک از همتت سرسبز شد بستان گیتی شادمان زی کز تو شد آباد شارستان گیتی

2 گشت محکم با اساس فکرتت بنیاد عالم ماند ستوار از برای همتت بنیان گیتی

3 گرنه عزمت سد شادی گرد عالم راست کردی سیل غم افکنده بودی رخنه در ارکان گیتی

4 راست گویم بی تو گیتی قالبی بی روح باشد زانکه گیتی چون تنستی و تو هستی جان گیتی

1 دوش آن بت سیمین لب آمد به بالینم همی برداز نگاهی بوالعجب جان و دل و دینم همی

2 بدرالدجی شمس الحقی در کار دادم رونقی زان پس که بودم بیدقی بنمود فرزینم همی

3 چون برگ گل رخساره اش در دشت زرین باره اش روشن شد از نظاره اش چشم جهان بینم همی

4 چون دید از جور و ستم افتاده ام در بحر غم بخشید آن زیبا صنم بر جان مسکینم همی

1 ای سوده برتر از عرش دیهیم سرفرازی تا چند همچو طفلان مشغول خاکبازی

2 سرمایه ای که در عمر اندوختی بزحمت از یک کرشمه بربود ترکی به ترک تازی

3 چون کودکان ربودند هوشت بنقل و بادام آن ترک قندهاری و آن لعبت طرازی

4 اندر مقام محمود چون راه نمیدهندت در معرض حریفان دعوی مکن ایازی

آثار ادیب الممالک فراهانی

15 اثر از غزلیات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در دیوان اشعار ادیب الممالک فراهانی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی