1 گر نظر علی بمن درفکند نظاره ای از پس مرگ بخشدم زندگی دوباره ای
2 پیرو دلیل عاشقان آنکه ز نور معرفت پیر خرد بحضرتش کودک شیرخواره ای
3 از سخنی چو انگبین کرده ز موم نرمتر خاطر منکری که شد سخت چو سنگخاره ای
4 ما همه کودکان او کارگر دکان او در طلب مکان او خسته ز هر کناره ای