آثار وحشی بافقی

صفحه 38 از 40
40 اثر از غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی

غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی

1 نه من از تو مهر خواهم نه تو بگذری ز کین هم نه تر است این مروت نه مراست چشم این هم

2 چه بهانه ساخت دیگر به هلاک بیگناهان که تعرض است بر لب گرهیست بر جبین هم

3 به میان جنگ و صلحت من و دست و آن دعاها که ز آستین بر آید نه رود به آستین هم

4 نه همین فلک خجل شد ز کف نیاز عشقم که ز سجده‌های شوقم شده منفعل زمین هم

1 گهی از بزم بر می‌خیز و طرف بام جا می‌کن زکات بزم عشرت عشوه‌ای در کار ما می‌کن

2 قصوری نیست در بیگانگی اما نه هر وقتی نگه را با نگه در وقت فرصت آشنا می‌کن

3 نگه خوبست مستغنی زد اما آن نه در هر جا بود جایی که باید گفت چشمی بر قفا می‌کن

4 چو داری غمزه را بگذار تا عالم زند بر هم نگه گو باش شرم آلود و اظهار حیا می‌کن

1 رشک می‌بردند شهری بر من و احوال من کرد ضایع کار من این بخت بی اقبال من

2 طایری بودم من و غوغای بال افشانیی چشم زخمی آمد و بشکست بر هم بال من

3 بخت بد این رسم بد بنهاد و رنجاند از منت ورنه کس هرگز نمی‌رنجیده از افعال من

4 گشته‌ام آواره سد منزل ز ملک عافیت می‌دواند همچنان بخت بد از دنبال من

1 ای مرغ سحر حسرت بستان که داری این ناله به اندازهٔ حرمان که داری

2 ای خشک لب بادیه این سوز جگر تاب در آرزوی چشمهٔ حیوان که داری

3 ای پای طلب اینهمه خون بسته جراحت از زخم مغیلان بیابان که داری

4 پژمرده شد ای زرد گیا برگ امیدت امید نم از چشمهٔ حیوان که داری

1 در این فکرم که خواهی ماند با من مهربان یا نه به من کم می‌کنی لطفی که داری این زمان یا نه

2 گمان دارند خلقی کز تو خواریها کشم آخر عزیز من یقین خواهد شد آخر این گمان یا نه

3 سخن باشد بسی کز غیر باید داشت پوشیده نمی‌دانم که شد حرف منت خاطرنشان یا نه

4 بود هر آستانی را سگی ای من سگ کویت تو می‌خواهی که من باشم سگ این آستان یا نه

1 جایی روم که جنس وفا را خرد کسی نام متاع من به زبان آورد کسی

2 یاری که دستگیری یاری کند کجاست گر سینه‌ای خراشد و جیبی درد کسی

3 یاریست هر چه هست و ز یاری غرض وفاست یاری که بیوفاست کجا می‌برد کسی

4 دهقان چه خوب گفت چو می‌کند خاربن شاخی کش این بر است چرا پرورد کسی

1 چو پیش نقش شیرین کوهکن عرض بلا کردی اگر سنگین نبودی گوش او فریادها کردی

2 کند بیگانگی هر چند گویم شرح غم با او چه غم بودی اگر خود را به این حرف آشنا کردی

3 به اغیار آنقدرها می‌توانست از وفا دیدن چه می‌شد گر زیادی یک نظر هم سوی ما کردی

4 به تنگیم از جدایی کاشکی می‌شد یکی پیدا که ما را رهنمایی سوی اقلیم فنا کردی

1 تند سویم به غضب دید که برخیز و برو خسکم در ته پا ریخت که بگریز و برو

2 چیست گفتم گنهم دست به خنجر زد و گفت پیش از آن دم که شوی کشته بپرهیز و برو

3 پیش رفتم که بکش دست من و دامن تو گرم شد کاتش من باز مکن تیز و برو

4 می‌نشستم که مگر خار غم از پا بکشم داد دشنام که تقریب مینگیز و برو

1 با مدعی به صلح بدل گشت جنگ تو ما را نوید باد ز زخم خدنگ تو

2 نقش فریب غیر پذیرفت همچو موم چون نرم گشت آه دل همچو سنگ تو

3 با ما سبک عنان و به غیری گران رکاب رشک آور است سخت شتاب و درنگ تو

4 قانون خود به چنگ مخالف کنم به ساز چون نیست احتمال رهایی ز چنگ تو

1 چه کم می‌گردد از حشمت بلاگردان نازم کن نگاهی چند ناز آلوده در کار نیازم کن

2 درخت میوه‌ای داری صلای میوه‌ای میزن ولی اندیشه از گستاخی دست درازم کن

3 به دیوانش مرا کاری فتاد ای لطف پنهانی یکی زان شیوه‌های پیش خدمت کار سازم کن

4 برون آور ز جیبت آن عنایتها که می‌دانی کلیدی وز در زندا ن غم این قفل بازم کن

آثار وحشی بافقی

40 اثر از غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر غزلیات در گزیده اشعار وحشی بافقی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی