1 دل، خانه ایست، یاد خدا کدخدای او سرد از محبت همه گشتن هوای او
2 سقفش شکستگی و، زمینش فتادگی از چار موج حادثه دیوارهای او
3 طرحش، بهم برآمدگی؛ نقش، سادگی؛ پستی پایه رفعت و، تنگی فضای او
4 سنگ ملامتست، اساس عمارتش دست دعاست کنگره عرش سای او
1 جهان را جوان ساخت دیگر شکوفه جوانانه زد سال بر سر شکوفه
2 بسان زمرد، که در پنبه پیچی نهان گشت صحن چمن در شکوفه
3 چو جوزق که از پنبه لبریز باشد فضای فلک شد سراسر شکوفه
4 چنان دانه در پنبه پنهان نگردد که گم گشته گوی زمین در شکوفه