1 ای عکس رخ جان دهد آیینه دل را چون معجز عیسی!
2 طوطی شده حیران سخنهای تو جانا با آن لب گویا!
3 تا با قد شمشاد گذشتی سوی گلشن قمری به فغان شد
4 نرگس پی نظاره شود دیده سراپا از بهر تماشا
1 آیینه به بزم دلگشای تو رسد ای جان نگاه
2 هم شانه به زلف مشکسای تو رسد ما را چه گناه؟!
3 ما خال شویم و سرمه منظور افتد مردیم ز رشک
4 دل خون شود و حنا به پای تو رسد سبحان الله؟!