مفردات در دیوان اشعار طبیب اصفهانی

17 اثر از مفردات در دیوان اشعار طبیب اصفهانی در سایت شعرنوش گردآوری شده است. در این مجموعه می‌توانید اشعار معروف، عاشقانه و حکیمانه طبیب اصفهانی را به‌صورت دسته‌بندی‌شده و با قابلیت جستجو مطالعه کنید.

به غیر از وصل نبود چاره‌ای از طبیب اصفهانی مفرد 1

1. به غیر از وصل نبود چاره‌ای هجر عزیزان را
که چشم از توتیا روشن نگردد پیر کنعان را
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

شکاف سینه رهبر شد به دل از طبیب اصفهانی مفرد 2

1. شکاف سینه رهبر شد به دل غم‌های عالم را
تواند جاده خضر راه گردد کاروانی را
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

رخ مپوش از من سرت گردم که از طبیب اصفهانی مفرد 3

1. رخ مپوش از من سرت گردم که چون شمع سحر
در بساط چشم حیرانم نگاهی بیش نیست
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

مردم از هجر و همان در پی از طبیب اصفهانی مفرد 4

1. مردم از هجر و همان در پی آزار منست
که درین شهر به بیرحمی دلدار منست؟
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

بنگر که یار خاطر ما شاد از طبیب اصفهانی مفرد 5

1. بنگر که یار خاطر ما شاد می‌کند
با غیر هم‌نشین و مرا یاد می‌کند
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

تو که خفته ای به راحت دل از طبیب اصفهانی مفرد 6

1. تو که خفته ای به راحت دل تو خبر ندارد
که شب دراز هجران زقفا سحر ندارد
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

دلبر آن به که به آزار دلم از طبیب اصفهانی مفرد 7

1. دلبر آن به که به آزار دلم شاد کند
کعبه ویران کند و بتکده آباد کند
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

در لجه ای که هیچ نشان از از طبیب اصفهانی مفرد 8

1. در لجه ای که هیچ نشان از کران نبود
در گل نشست کشتی ما و گران نبود
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

نگفتم غنچه دل هرگزم خندان از طبیب اصفهانی مفرد 9

1. نگفتم غنچه دل هرگزم خندان نخواهد شد
گلی کافسرد اگر خندان شود چندان نخواهد شد
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

به این ذوق گرفتاری که از طبیب اصفهانی مفرد 10

1. به این ذوق گرفتاری که من دارم زهی حسرت
که صیاد از کمین رفت و نیفتادیم در دامش
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

گر سلیمان بگذارد به سرم از طبیب اصفهانی مفرد 11

1. گر سلیمان بگذارد به سرم افسر خویش
کو دماغی که برآرم ز گریبان سر خویش
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه

می‌چکدم ز دیده خون وعده از طبیب اصفهانی مفرد 12

1. می‌چکدم ز دیده خون وعده وصل یار کو؟
می‌تپدم به سینه دل طاقت انتظار کو؟
...

برای مشاهده کامل کلیک کنید

1 دقیقه زمان مطالعه