چیست مرا نام، سگ کوی تو از طبیب اصفهانی مفرد 13
1. چیست مرا نام، سگ کوی تو
طوق من از حلقه گیسوی تو
...
1. چیست مرا نام، سگ کوی تو
طوق من از حلقه گیسوی تو
...
1. چشم یک شهر شد از سوختن ما روشن
سرمه را قدر شکستیم ز خاکستر خویش
...
1. فریاد که غیرت نگذارد که چو فرهاد
از بهر تسلی بتی از سنگ برآریم
...
1. سر قاتلی بنازم که ز کثرت ملایک
به جنازه ی شهیدش نتوان نماز کردن
...
1. آمد سپه بهار و شد لشکر دی
بر شاخ نگر شکوفه چون افسر کی
...