6 اثر از الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراء‌المدّعین ومذّمة‌الاطباء والمنجّمین در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراء‌المدّعین ومذّمة‌الاطباء والمنجّمین در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.
خانه / آثار سنایی غزنوی / حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی / الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراء‌المدّعین ومذّمة‌الاطباء والمنجّمین در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه

الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراء‌المدّعین ومذّمة‌الاطباء والمنجّمین در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی

1 دو ازین هفتگانه نحس نهند در همه وقتها بَد و تبهند

2 دو ازو در نهاد مسعودند فاعل خیر و منبع جودند

3 دو از این معتدل به خیر و به شر متوسّط به حال یکدیگر

4 شمس خود کدخدای گردونست نیرّست از کواکبان چونست

1 جوهر آتش است بعد از هفت که ازو دل بخست و زهره بکفت

2 بعد از آتش فضا و جوِّ هوا که زوی تا به مرکز است ملا

3 بحر اخضر سوم نتیجهٔ اوست آن یکی قشر و آن دگر چون پوست

4 اغبر تیره چارمین ارکان پس نبات و معادن و حیوان

1 حمل و ثور و پیکر جوزا سرطان و اسد دلیل بقا

2 خوشهٔ خاک و کفّهٔ میزان عقرب مائی و زنار کمان

3 جدی خاکی و دلو و حوت بهم از هوا و ز آب داده رقم

4 برّه و شیر ناریست و کمان گاو و خوشه و بز ز خاک گران

1 شرف آفتاب در حملست شرف ماه گاو بی‌جدلست

2 راس را خانهٔ شرف جوزاست سرطان آنکه مشتری را جاست

3 شرف تیر خوشه آمد و پس مر زحل را شرف ترازو و بس

4 مز ذنب را شرف کمان آمد ملک بهرام جدی از آن آمد

1 اختراعی چنین هرآنکه نهاد راه در داد و لیک در نگشاد

2 خلق را جمله کرد سرگردان وآنچه کرد از عمل تبه کرد آن

3 شخص گاهی که در شمار آید مادرش اوّلین به کار آید

4 بعد از آن خانهٔ نحوس و سعود که درآمد وی از عدم به وجود

1 بود وقتی منجّمی کانا همچو اهل زمانه نابینا

2 پادشاهی ورا به خدمت خواند گاه و بی‌گاه پیش خود بنشاند

3 پادشا مر ورا سؤالی کرد مشکلش از ره محالی کرد

4 پادشا زیرک و جهان‌بین بود ظاهر و باطنش پر از دین بود

1 غافلند این منجّمان از کار نیست در کارشان دل بیدار

2 همه را زرق و حیلت است آلت نیست از علم و حلمشان عدّت

3 شمس کز کرّه هست در مقدار ز صد و بیست و چار بار شمار

4 خانه او را اسد نهادستند دور دور از خرد فتادستند

1 پس از آدم هر آنچ ز آدم زاد آدمی خوانمش به اصل و نژاد

2 نتوانم که گویمش مردم زانکه در سرِ این سخن مردم

3 مردمی عالمی دگر باشد کم کسی را ازو خبر باشد

4 گرچه از روی اصل در دو سرای کمتر از سگ نیافرید خدای

آثار سنایی غزنوی

6 اثر از الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراء‌المدّعین ومذّمة‌الاطباء والمنجّمین در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراء‌المدّعین ومذّمة‌الاطباء والمنجّمین در حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه سنایی غزنوی شعر مورد نظر پیدا کنید.