آثار سلمان ساوجی

صفحه 11 از 12
12 اثر از جمشید و خورشید سلمان ساوجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر جمشید و خورشید سلمان ساوجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی
خانه / آثار سلمان ساوجی / جمشید و خورشید سلمان ساوجی

جمشید و خورشید سلمان ساوجی

1 تو ای جان من ای بیمار چونی؟ درین بیماری و تیمار چونی؟

2 گلی بودی نبودت هیچ خاری کنون در چنگ چندین خار چونی؟

3 ترا همواره بستر بود گلبرگ گلا، از جای ناهموار چونی؟

4 مرا باری خیال تست مونس ندانم با که می داری تو مجلس

1 ای آینه کرده در رخت روی امید بر چشمم ازین خط سیه روی ، سپید

2 به ز آن نبود که دیده دوزند آنجا کآیینه براری کند با خورشید

3 چو مشاطه زدش در زلف شانه نسیم این بیت را زد بر ترانه:

4 از بس گره و پیچ که زلف تو نمود، آمد شدن شانه در آن مشکل بود

1 چمن شمع ز مرد ساق نرگس را چو بردارد به سیمین مشعلی ماند که آن مشعل دو سر دارد

2 فرو برده به پیش باد هردم خون دل لاله که از سودا دل لاله بسی خون در جگر دارد

3 مگر خواهد گشادن باغ شاخ ارغوان را خون که نرگس تشت زر بر دست و گلبن نیشتر دارد

4 صبا عرض گل و شمشاد می داد بخار چین ملک را یاد می داد

1 از رنگ بیاض رویت ای رشک قمر وز عکس گل جمالت ای غیرت خور

2 مشاطه آفتاب بر روی افق سرخاب و سپیداب کشد شام و سحر

3 چو شیرین را به هودج در نشاندند فرستادند و خسرو را بخواندند

4 ملک جمشید مست از بزم مستان خرامان رفت در خرم شبستان

1 دلا زن خیمه بیرون زین مخیم که بیرون زین ترا کاخیست خرم

2 اساس عمر بر بادی نهادن بدین بنیاد بنیادی نهادن

3 خرد داند که کار عاقلان نیست طریق و شیوه صاحبدلان نیست

4 به دیوان می دهد ملک سلیمان سلیمان می کند بیکار دیوان

1 به رسم حضرت سلطان عهد شیخ اویس که عهد سلطنتش باد متصل به دوام

2 شد این ربیع معانی جمادی الثانی سنه ثلاث و ستین و سبعمانه تمام

1 شنیدستم که با مجمر شبی شمع پیامی کرد روشن بر سر جمع

2 که ای مجمر چرا هستی بر آذر؟ منم از تو بسی با آبروتر

3 چو از انفاس تو هردم ملول است دم گرمت همه جای قبول است

4 جوابش داد مجمر کای برادر مشو در تاب و آبی زن بر آذر

1 مرا چو یاد زیار و دیار خویش آید هزار ناله زار از درون ریش آید

2 نشسته در پس زانوی غربتم شب و روز خدای داند ازین پس مرا چه پیش آید

1 سوی کلبه فقیران به سعادت و سلامت بکجا همی خرامی صنما خلاف عادت؟

2 سوی کشته ای گذر کن ببهانه زیارت بشکسته ای نظر کن به طریقه عیادت

3 الا ای تازه ورد ناز پرورد بدین صحرا کدامین بادت آورد

4 به خورشیدی چه نقصان راه یابد اگر بر خانه موری بتابد

1 ملک جمشید بنوشت از ره دور بشارت نامه ای نزدیک فغفور

2 چو از حد خدا پرداخت خامه برین ابیات کرد آغاز نامه:

آثار سلمان ساوجی

12 اثر از جمشید و خورشید سلمان ساوجی در سایت شعرنوش جمع آوری شده است. برای پیدا کردن شعر مورد نظر می توانید در این صفحه یا در صفحه های دیگر جمشید و خورشید سلمان ساوجی شعر مورد نظر پیدا کنید.
صفحه بعدی
صفحه قبلی