ای سواد هند از کلکت نگارستان از سلیم تهرانی قطعه 1
1. ای سواد هند از کلکت نگارستان چین
کار و بار ملک هرگز این سر و سامان نداشت
...
1. ای سواد هند از کلکت نگارستان چین
کار و بار ملک هرگز این سر و سامان نداشت
...
1. ای به دست تو قلم گشته کلید در فیض
ای که از جود تو همت به جهان کامرواست
...
1. ای شکنج آستینت موج دریابار جود
ای سپهر پیر را ذات تو فرزند خلف
...
1. یکی پیاله ی چینی برای خوردن آب
بداد خواجه مرا از صفات نیکویش
...
1. صاحبا! سرورا! خداوندا!
ای که خلقت چو روی تو نیکوست
...
1. برهمن دختری دیدم به دیری
که بت در سجده ی او سر نهاده
...
1. ای آفتاب مشرق دین کز فروغ صدق
روی تو همچو صبح، دم از نور می زند
...
1. یک شبی هنگام برگردیدن از طوف نجف
ره غلط کرده، رهم بر طرفه صحرایی فتاد
...
1. ای سروری که بر در دولتسرای تو
هرکس که رو نهاد به دلخواه می رود
...
1. در زمان خلافت شه دین
سایه ی کردگار، شاه جهان
...
1. این نگارین خانه را دیوار و در آیینه است
طاق او چون بال طاووس است و پر آیینه است
...